قلب سیاه
قلب سیاه
p17
ویو ات:
بگو لیلییی
لیلی: ببین ات مین عوضی منو داد.... داد... هعییی داد که کلفت زیدش بشم .. منم به خاطر تهدیدی که کرده بود قبول کردم ولی هانا یه کارایی با من میکرد که مجبور شدم
مین رو .... ر.. ات الان توان حرف زدن ندارم و ناراح..
ات: لیلی بگو می تونم کمکت کنم
لیلی: من .... مین..... رو .... کشتم
ات: 😱می خوا... می خوای چیکار کنی ؟
لیلی: دارم خودمو میکشم
ات: لیلی....( کلی اشک ) ترو خدا نزار از دستت بدم باشه
چرا فقط فکر خودتی ؟ لطفا
لیلی: ببخشید ات ولی باید یه چیزی درباره ی لونا و هانا بهت ب.....
داشتم گوش میدادم که بفهمم لیلی چی میگه که یهو... صدای شلیک بود؟
ات: لیلی ؟ اونی ؟ کجایی ؟ چه صدایی بود؟
اونی : ات دوست دارم...
چی دوباره صدای شلیک ؟ اونییییییییییییییی
از پشت تلفن:
هانا: برشدار این جنازه رو بریم اون تلفنو هم قطع کن
چی ؟ این صدا چقدر آشنا. بود
کی بود این ؟ چرا اینقدر صداش شبیه هانا.... نه ممکن نیست باید از کوک کمک بخوام
ات: جونگ کوککککککگکک
کوک: چته گوشم.... چرا گریه میکنی
اوخی قوبونش برم نگرانم شده... خاک تو سرت ات اونیت از دست رفتا
ات: جونگ کوک اونیم از دست رفت
کوک: وای چرا
ات: فک کنم خونه ی مین هست بریم پیشش ؟
کوک: چی میگی مین اونیت رو داد که کلفت یه زن دیگه شه
چی ؟ داشت راستشو میگفت؟
ات:کوک بریم دنبالش اصن حالم خوب نیست
p17
ویو ات:
بگو لیلییی
لیلی: ببین ات مین عوضی منو داد.... داد... هعییی داد که کلفت زیدش بشم .. منم به خاطر تهدیدی که کرده بود قبول کردم ولی هانا یه کارایی با من میکرد که مجبور شدم
مین رو .... ر.. ات الان توان حرف زدن ندارم و ناراح..
ات: لیلی بگو می تونم کمکت کنم
لیلی: من .... مین..... رو .... کشتم
ات: 😱می خوا... می خوای چیکار کنی ؟
لیلی: دارم خودمو میکشم
ات: لیلی....( کلی اشک ) ترو خدا نزار از دستت بدم باشه
چرا فقط فکر خودتی ؟ لطفا
لیلی: ببخشید ات ولی باید یه چیزی درباره ی لونا و هانا بهت ب.....
داشتم گوش میدادم که بفهمم لیلی چی میگه که یهو... صدای شلیک بود؟
ات: لیلی ؟ اونی ؟ کجایی ؟ چه صدایی بود؟
اونی : ات دوست دارم...
چی دوباره صدای شلیک ؟ اونییییییییییییییی
از پشت تلفن:
هانا: برشدار این جنازه رو بریم اون تلفنو هم قطع کن
چی ؟ این صدا چقدر آشنا. بود
کی بود این ؟ چرا اینقدر صداش شبیه هانا.... نه ممکن نیست باید از کوک کمک بخوام
ات: جونگ کوککککککگکک
کوک: چته گوشم.... چرا گریه میکنی
اوخی قوبونش برم نگرانم شده... خاک تو سرت ات اونیت از دست رفتا
ات: جونگ کوک اونیم از دست رفت
کوک: وای چرا
ات: فک کنم خونه ی مین هست بریم پیشش ؟
کوک: چی میگی مین اونیت رو داد که کلفت یه زن دیگه شه
چی ؟ داشت راستشو میگفت؟
ات:کوک بریم دنبالش اصن حالم خوب نیست
۶.۰k
۰۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.