پارت 100
گوشی رو قطع کردم که شوگا گفت:
شوگا: باید گوشی ت رو ردیابی کنیم.
هیون گفت:
هیون: بهنظرت کسی که آدم بدزده، گوشیش رو روشن میزاره؟
شوگاسری تکون داد و گفت:
شوگا :البته که نه، ولی خب جهت احتیاط بهتره چک کنیم.
سری تکون دادم.
جیمین: هر کاری لازمه بکنید، فقط ت پیدا بشه.
شوگا: اوکی. روی این برگه آدرس ایمیل، و شماره ت رو بنویس.
جیمین: باشه.
کاغذ رو گرفتم و خودکار رو از جیبم بیرون آوردم و نوشتم و دادم به شوگا
که اشاره کرد همراهش برم.
بلند شدم که شوگا
رو به هیون گفت:
شوگا: هیون، تو نیاز نیست بیای میتونی بری.
هیون:اما... .
خودم گفتم:
جیمین: ممنون داداش، ولی خودم رسیدگی میکنم.
شونه ای تکون داد.
هیون:حله، پس من برم. ولی بهم خبر بده
جیمین: باشه.
هیون: فعلا.
جیمین:فعلا
هیون که رفت، با شوگا رفتیم سمت یه اتاق که پر از کامپیوتر بود و چند
نفر پشت میز بودن.
شوگا سمت یکی رفت که همه بلند شدن و ادای احترام کردن. شوگا سر
تکون داد که نشستن، شوگا روبه یکیشون گفت:
شوگا:این شماره رو سریع هک کنید.
چشم
شوگا: باید گوشی ت رو ردیابی کنیم.
هیون گفت:
هیون: بهنظرت کسی که آدم بدزده، گوشیش رو روشن میزاره؟
شوگاسری تکون داد و گفت:
شوگا :البته که نه، ولی خب جهت احتیاط بهتره چک کنیم.
سری تکون دادم.
جیمین: هر کاری لازمه بکنید، فقط ت پیدا بشه.
شوگا: اوکی. روی این برگه آدرس ایمیل، و شماره ت رو بنویس.
جیمین: باشه.
کاغذ رو گرفتم و خودکار رو از جیبم بیرون آوردم و نوشتم و دادم به شوگا
که اشاره کرد همراهش برم.
بلند شدم که شوگا
رو به هیون گفت:
شوگا: هیون، تو نیاز نیست بیای میتونی بری.
هیون:اما... .
خودم گفتم:
جیمین: ممنون داداش، ولی خودم رسیدگی میکنم.
شونه ای تکون داد.
هیون:حله، پس من برم. ولی بهم خبر بده
جیمین: باشه.
هیون: فعلا.
جیمین:فعلا
هیون که رفت، با شوگا رفتیم سمت یه اتاق که پر از کامپیوتر بود و چند
نفر پشت میز بودن.
شوگا سمت یکی رفت که همه بلند شدن و ادای احترام کردن. شوگا سر
تکون داد که نشستن، شوگا روبه یکیشون گفت:
شوگا:این شماره رو سریع هک کنید.
چشم
۵.۶k
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.