شاگرد انتقالی پارت15
مایکی چیز دیگه ای گفت و اون یکی با عصبانیت مایکی رو هل داد و دعوا!
مایکی وسطی را گرفت و کتک زد دومی و سومی به او حمله کردن چند دقیقه نگذشته بود که مایکی با لبی خندان اومد پشیمون و گفت.
مایکی:تموم شد بیاین بشینین!
رفتیم و روی صندلی های اون میز نشستیم و غذا هامون رو گذاشتیم روش
اون سه تا پسر کتک خورده و ناراحت از اینجا رفتند
مایکی کنار من نشست!
مشغول خوردن شدیم که باجی گفت
باجی:ا/ت تن ماهی من رو با دسر سیبت عوض میکنی؟
میتسویا با خنده: باجی این مبادله ی منصفانه ای نیست!
باجی: کیشش!..به تو چه آخه؟!
ا/ت: نه ممنون! من تن ماهی دوست ندارم!
میتسویا زد زیر خنده تغریبا غش کرد!
مایکی وسطی را گرفت و کتک زد دومی و سومی به او حمله کردن چند دقیقه نگذشته بود که مایکی با لبی خندان اومد پشیمون و گفت.
مایکی:تموم شد بیاین بشینین!
رفتیم و روی صندلی های اون میز نشستیم و غذا هامون رو گذاشتیم روش
اون سه تا پسر کتک خورده و ناراحت از اینجا رفتند
مایکی کنار من نشست!
مشغول خوردن شدیم که باجی گفت
باجی:ا/ت تن ماهی من رو با دسر سیبت عوض میکنی؟
میتسویا با خنده: باجی این مبادله ی منصفانه ای نیست!
باجی: کیشش!..به تو چه آخه؟!
ا/ت: نه ممنون! من تن ماهی دوست ندارم!
میتسویا زد زیر خنده تغریبا غش کرد!
۲.۶k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.