انتقام*پارت ۱۴*

انتقام*پارت ۱۴*

*ووک به هان زنگ زد*
هان:الو
ووک:کجایی
هان:اتاق بازجویی الان سونگ هیونگ و وکیلش رفتن
ووک:تو تماس های سونگ هیونگ آخرین نفر اته
هان:اوکی
*هان قطع کرد و گزارش داد در هارو ببندد*
ات ویو:
من داشتم میرفتم دفتر که شنیدم لو رفتم با قدت دویدم و دیدم هان هم پشتم میاد خداروشکر با موتور اومدم امروز رو سوار موتور شدم دیدم دیگه نمیان نمیتونستم برم خونه چون پیدام میکردن مجبورم همین جوری واسه خودم دور بزنم

ووک:چی شد
هان:فرار کرد بدو مجوز بگیر بریم خونه اتو بگردیم حتما رفته خونه
ووک:اوکی
ماشین سونگ هیونگ/:
هیونگ:حتما فهمیدن ات جاسوسه مگه نه
وکیل:آره فک کنم
هیونگ:اوکیه جاسوس ما فقط ات نیس که
وکیل:واقعا؟مگه جاسوس دیگه هم داریم؟
هیونگ:بله
وکیل:کیه ؟
هیونگ:به وقتش میفهمی
خونه هان /:
شوگا:چ خونه خوبی داره همه‌چی داره توش
*هان در رو باز کرد*
شوگا:ها؟برگشتی؟
هان:ات اینجاست؟
شوگا:نه مگه سر کار نیس
هان:نه اون جاسوس بوده
شوگا:واقعا؟دیگه قطع رابطه میکنم باهاش
هان:خب من میرم
شوگا:برو برو
*هان رفت*
*شوگا به ات زنگ زد*
شوگا:بردار دیگه اهههه
*قطع کرد*.
شوگا:گفتم این هیچی بلد نیس
خونه ات/:
هان:همه جا رو گشتید ؟
ووک:بله ولی..