lچند پارتی جیهوپ
(درخواستی)
پارت یک:
من ا/ ت هستم ۱۵ سالمه قراره داستان زندگی مو براتون تعریف کنم! .
من تو کار مدلینگ هستم! بر خلاف سن کمم تو این کار مهارت زیادی دارم.من تو استعداد های برتر کره اکادمی های زیبایی تعلیم دیدم و توی لندن کار مدلینگ انجام دادم!
خب بگذریم من الان امدم المان واسه شواف سالیانه برلین .وارد هتل مجللی شدم از اسم هتل معلوم بود جای خفنیه هتل رویال گیت
بهم گفته بودن قراره بایه پسر کره ای کار کنم فقط اسمشو بهم گفته بودن جیهوپ! مدیر برنامه هام گفته بود این پسر حتی جز استاندار های زیبایی جهان شناخته شده ! تا روز شو اف نمیتونستم صبر کنم دلم تو دلم نبود تا ببینمش!
(ویو روز شو اف)
ا/ ت : خیلی استرس دارمممم
مدیر برنامه : خودتو جمع کن ا/ ت تو تجربه داری نباید گند بزنی خب
ا/ ت: نفسم رو فوت کردم خواستم برگردم سمت اتاق گریم ک یهو خوردم به یه نفر
ا/ ت: هووو چه خبرته مگه کور..... وقتی چشمم بهش خورد ادامه حرفم تو دهنم موند یه پسر خوش تیپ جذاب با تعجب بهش نگاه کردم گفتم تو کی هستی؟
جیهوپ: اول اینکه معذرت میخوام دوم اینکه من جیهوپم!
ا/ ت: ج...جیهوپ ؟
جیهوپ: تک خنده ای کرد گفت اره جیهوپ .
مدیر برنامه: ا/ تتت کجا موندی... عه جیهوپ تو کی رسیدی؟ جیهوپ: دیروز اما چون هتلی ک رزرو کرده بودم به مشکل خورد امدم یه هتل به اسم رویال گیت یه همچین چیزی.
مدیر برنامه: عه اتفاقا ما هم همون هتلیم.
جیهوپ: چه خوب !!!
مجری شو اف: و حالا نوبت میرسه به گروه مدلینگ کینگز استایل ک بیان رو صحنه واسه کت واک اولیه!!
ا/ ت: نوبت منو جیهوپ بود .یه لباس نقره براق پوشیده بودم ک توسط بهترین طراحان لباس آلمان طراحی شده بود.و یه میکاپ شاین داشتم. موهای خرماییمو فر داده بودم.
اوو جیهوپ چقدر خفن شده بود یه کت و شلوار مشکی با یه پیراهن سفید .و یه ساعت ک خیلی به دستش میومد.
کت واک شروع شد رفتیم رو صحنه شروع کردیم به راه رفتن گرفتن ژست های مختلف وقتی داشتیم برمی گشتیم پاشنه کفشم شکست اوه شت الان وقتش نبود!
داشتم میوفتادم ک یهو دستای جیهوپ دور کمرم حلقه شد! زل زدم تو چشاش اما دستام میلرزید اما با دیدن چشماش انگار تو دلم یه جوری شد آروم شدم!
جیهوپ: مراقب باش کوچولو
ا/ ت: اما از این تشبیه ک کرد خوشم نیومد .
ویو نیم ساعت بعد: ا/ت : یهگوشه کز کرده بودم از طرفی خجالت زده بودم از طرفی محو اون لحظه شدم ..........
خوب عشقا تا اینجا چطور بود؟
پارت یک:
من ا/ ت هستم ۱۵ سالمه قراره داستان زندگی مو براتون تعریف کنم! .
من تو کار مدلینگ هستم! بر خلاف سن کمم تو این کار مهارت زیادی دارم.من تو استعداد های برتر کره اکادمی های زیبایی تعلیم دیدم و توی لندن کار مدلینگ انجام دادم!
خب بگذریم من الان امدم المان واسه شواف سالیانه برلین .وارد هتل مجللی شدم از اسم هتل معلوم بود جای خفنیه هتل رویال گیت
بهم گفته بودن قراره بایه پسر کره ای کار کنم فقط اسمشو بهم گفته بودن جیهوپ! مدیر برنامه هام گفته بود این پسر حتی جز استاندار های زیبایی جهان شناخته شده ! تا روز شو اف نمیتونستم صبر کنم دلم تو دلم نبود تا ببینمش!
(ویو روز شو اف)
ا/ ت : خیلی استرس دارمممم
مدیر برنامه : خودتو جمع کن ا/ ت تو تجربه داری نباید گند بزنی خب
ا/ ت: نفسم رو فوت کردم خواستم برگردم سمت اتاق گریم ک یهو خوردم به یه نفر
ا/ ت: هووو چه خبرته مگه کور..... وقتی چشمم بهش خورد ادامه حرفم تو دهنم موند یه پسر خوش تیپ جذاب با تعجب بهش نگاه کردم گفتم تو کی هستی؟
جیهوپ: اول اینکه معذرت میخوام دوم اینکه من جیهوپم!
ا/ ت: ج...جیهوپ ؟
جیهوپ: تک خنده ای کرد گفت اره جیهوپ .
مدیر برنامه: ا/ تتت کجا موندی... عه جیهوپ تو کی رسیدی؟ جیهوپ: دیروز اما چون هتلی ک رزرو کرده بودم به مشکل خورد امدم یه هتل به اسم رویال گیت یه همچین چیزی.
مدیر برنامه: عه اتفاقا ما هم همون هتلیم.
جیهوپ: چه خوب !!!
مجری شو اف: و حالا نوبت میرسه به گروه مدلینگ کینگز استایل ک بیان رو صحنه واسه کت واک اولیه!!
ا/ ت: نوبت منو جیهوپ بود .یه لباس نقره براق پوشیده بودم ک توسط بهترین طراحان لباس آلمان طراحی شده بود.و یه میکاپ شاین داشتم. موهای خرماییمو فر داده بودم.
اوو جیهوپ چقدر خفن شده بود یه کت و شلوار مشکی با یه پیراهن سفید .و یه ساعت ک خیلی به دستش میومد.
کت واک شروع شد رفتیم رو صحنه شروع کردیم به راه رفتن گرفتن ژست های مختلف وقتی داشتیم برمی گشتیم پاشنه کفشم شکست اوه شت الان وقتش نبود!
داشتم میوفتادم ک یهو دستای جیهوپ دور کمرم حلقه شد! زل زدم تو چشاش اما دستام میلرزید اما با دیدن چشماش انگار تو دلم یه جوری شد آروم شدم!
جیهوپ: مراقب باش کوچولو
ا/ ت: اما از این تشبیه ک کرد خوشم نیومد .
ویو نیم ساعت بعد: ا/ت : یهگوشه کز کرده بودم از طرفی خجالت زده بودم از طرفی محو اون لحظه شدم ..........
خوب عشقا تا اینجا چطور بود؟
۱۸.۱k
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.