پارت هفت
کوکی ویو
سریع از اتاق خارج شدم و دویدم تا برسم به لیا نمیدونم چرا ولی فکر کنم عاشقش شدم(منظورش مومو هست)
لیا ویو
با سرعت میدویدم که یهو دیدم یه نفر منو گرفت خدا خدا میکردم جونگ کوک نباشه و .....
دیدم کوکی بود
خیلی عصبی بود و ترسناک شده بود برای لحظه ای از کرده خودم پشیمون شدم اخه چرااااامن انقدر بر شانسم
کوکی ویو
بلاخره گرفتمش رفتم در گوشش و با صدای بم گفتم
کوکی:بدش به من تا بد تر از این نشده
لیا:بزار منم حرفمو بزنم .......من عاشقتم من دوست دارم.....چرا نمیفهمی؟؟؟
کوکی:اگرم دوست داشتم که ندارم با این کارت ازت متنفر شدم
لیا گلدون رو داد و رفت اما توی ذلش گفت یه روز انتقام اینکه غرورشو نابود کردن رو میگیره
کوک
گلدون رو گرفتم و بردم توی اتاق و مومو رو صدا زدم
ک:مومو؟؟؟؟
م:کجا رفتی؟؟؟؟
کوک:*همه چی رو گفت*
مومو:..............
******************************
خب اینم از این پارت
لطفا حمایتم کنید و اینکه امتحانات داره شروع میشه اما من سعی میکنم پارت های بعد رو بزارم پس لطفا حمایتم کنید
ممنون
سریع از اتاق خارج شدم و دویدم تا برسم به لیا نمیدونم چرا ولی فکر کنم عاشقش شدم(منظورش مومو هست)
لیا ویو
با سرعت میدویدم که یهو دیدم یه نفر منو گرفت خدا خدا میکردم جونگ کوک نباشه و .....
دیدم کوکی بود
خیلی عصبی بود و ترسناک شده بود برای لحظه ای از کرده خودم پشیمون شدم اخه چرااااامن انقدر بر شانسم
کوکی ویو
بلاخره گرفتمش رفتم در گوشش و با صدای بم گفتم
کوکی:بدش به من تا بد تر از این نشده
لیا:بزار منم حرفمو بزنم .......من عاشقتم من دوست دارم.....چرا نمیفهمی؟؟؟
کوکی:اگرم دوست داشتم که ندارم با این کارت ازت متنفر شدم
لیا گلدون رو داد و رفت اما توی ذلش گفت یه روز انتقام اینکه غرورشو نابود کردن رو میگیره
کوک
گلدون رو گرفتم و بردم توی اتاق و مومو رو صدا زدم
ک:مومو؟؟؟؟
م:کجا رفتی؟؟؟؟
کوک:*همه چی رو گفت*
مومو:..............
******************************
خب اینم از این پارت
لطفا حمایتم کنید و اینکه امتحانات داره شروع میشه اما من سعی میکنم پارت های بعد رو بزارم پس لطفا حمایتم کنید
ممنون
۴.۹k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.