ادامه پارت ۱۷

-صدات خیلی خوبه
+هوم..اما دوست دارم فقط برای ادمای نزدیکم بخونم
ا.ت خنده کرد و گفت
-یعنی من الان ادم نزدیکتم؟..واقعا به اینجور چیزا عادت ندارم
+معلومه تازه اولین بارته عاشق شدی..اونم عاشق من
و دوباره ا.ت خندید
+خندت خیلی قشنگه:)..چرا هیچوقت نمیخندی؟
-به هیچکس اعتماد ندارم..حتی پدر مادرم
-پس باید به خودم افتخار کنم چون به من فقط اعتماد داری
+هوم:)
-بنظرم صدات یکم خوب میاد برای خوندن..نظرت چیه یکم برای من بخونی
+نمیدونم..تاحالا امتحانش نکردم
-خب امتحانش کن:)
و ا.ت شروع کرد به خوندن(اهنگ the rest of my life)
از اونجایی که جونگکوک هم این اهنگو شنیده بود یک جاهاییش رو با ا.ت همراهی میکرد
صدای ا.ت انگار از بهشت میومد
فکر کن دوتا صدای بهشتی کنار هم چه چیزی در میاد(مثلا صدای ا.ت شبیه صدای بیلی ایلیشه)
وقتی اهنگ تموم شد..کمی باهم صحبت کردن و جونگکوک دوتا بابل تی شکلات سفارش داد و کنار هم خوردن و اون شب جونگکوک سرشو گذاشت رو سینه ا.ت و تا خود صبح ا.ت بغلش کرد و موهای موجدار جونگکوک رو نوازش کرد✨


__________________________________________
finish
هاهاها..فکر نکنید تموم شده
تازه قراره شروع بشه...
ادمین کلی نقشه داره تو سرش😂✨
بشینید سکته کنید منم میرم تیزر فیکو درست کنم😂✨