دلم دیگر با تو نیست
دلم دیگر با تو نیست
میگفتی محال ممکن است کسی جایم را بگیرد
حالا کجایی ببینی
ضربان قلبم چگونه برای او بالا می رود
کجایی ببینی ممنوعه هایم با تو را برای او آزاد کردم
کجایی ببینی لرزش دستانم افتاده
چشمانم دیگر رنگ اشک را به خود نمیبیند مگر به شوق حضورش
اصلا کجایی ببینی چگونه سعی میکنم
بماند همیشه
تا حداقل به تو ثابت بشود احساس من کم نبود
قول داده ام به خودم
قول می دهم به تو
چنان حسرتی بر دلت بگذارم
که روزی هزار بار پشیمان شوی از رفتن ناگهانی ات ...
میگفتی محال ممکن است کسی جایم را بگیرد
حالا کجایی ببینی
ضربان قلبم چگونه برای او بالا می رود
کجایی ببینی ممنوعه هایم با تو را برای او آزاد کردم
کجایی ببینی لرزش دستانم افتاده
چشمانم دیگر رنگ اشک را به خود نمیبیند مگر به شوق حضورش
اصلا کجایی ببینی چگونه سعی میکنم
بماند همیشه
تا حداقل به تو ثابت بشود احساس من کم نبود
قول داده ام به خودم
قول می دهم به تو
چنان حسرتی بر دلت بگذارم
که روزی هزار بار پشیمان شوی از رفتن ناگهانی ات ...
۷۲۵
۲۵ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.