پارت نه و ده عشق
پارت نه«عشق»
کوک سلام
ات کی تو خونست
ات اومد پایین با کوک مواجه شد
کوک جونگ کوکم لبخند
ات کوککککک
و ات رف یه بوسه را سرو کرد
کوک که سکه بود
ولی هردو همکاری کردن
بعد پنج دیقه
ات کجا بودی بغض
کوک یااا بغض نکن
ات خب نمیتونمممممم بغض
کوک ات رو بغل کرد
و گذاستس روی مبل
ات تعریف کن
کوک قضیه رو تعریف کرد
ات پرید بغل کوک
کوک بعد چن ثانیه احساس کرد لباسش خیسه دید ات داره گریه میکنه
کوک یااا چگیا چرا گریه میکنی خوشگلم
ات چون چون ندیدمت
کوک خب
ات خب؟؟؟
کوک دلم برات تنگ شده عزیزم
ات منم
کوک ات رو بغل کرد و گذاشتش روی پاش جوری که ات روبه رو کوک باشه و همدیگه رو ببینن
ات کو.. که کوک بوسیدش
ات هم همکاری کرد
بعد پنج دیقه
ات کوک رو بغل کرد
کوک ویو
دلم براش یه، زره شده بود وقتی دیدم سکه شده بود یهو اومد لاسو روی لبام گذاس پشمام ریخ ولی همکاری کردم بعدش گذاشتمش روی پام دلم لباش رو میخواست و بوسیدمش
ات دوست دارم
کوک من دوست ندارم عاشقتم
ات بغض بغلش کرد
کوک دلم برات خیلی خیلی خیلی خیلی تنگ شدهبود
ات من بیشتر وایسا پسرا
جیمین درو باز کنننن، گراززززززز داد
ات اومدممم ذوق
جیمین سلام ات بغض
ات جیمیناااااا بغلش کرد
پارت ده«عشق»
جیمین دلم برات تنگ سده بود شیطون خانمممم
ات منم کشافتتتتت بغض
هوسوک اصن من میرم گم شم
ات کجااااا
ات پرید تو کمر هوسوک
هویوک دلت بازی میخثاد
ات نه
هویوک بیا بغلم پدصگگگگ
ات ای جونمممم خنده
بغل کردن همدیگه رو
کوک بیاین برمی داخل
ات اره بیاین
ات خب چی میقولین
کوک شیل موز
جیمین موچی
هوسوک کاپ کیک
ات باشه
نیم ساعت
ات تموم بیاین بخورین
کوک ممنونننننننن عررر
ات و کوک د حال شیر موز خوردن
جبمبن لنگه هم اند
ات خنده
ات ساعتشو نگا کرد دید دیر شده باید بره دنبال لونا
ات عرر در سدددد
مث جت پرید لباس پوشید رف
کوک چیشده
ات بزارررر
مث جت رف بیرون
کوم ای کله شق
ات لونا عزیزم
لونا سلام مامان بریم
ات اره
لونا مامان گشنمه
ات باشه با داخل بت غذا میدم
لونا اومد داخل با سه تا پسر مواجه شد
لوا مامان اینا کین
کوک من جونگ کوکم باباتم شوهر اتم این جیمینه اینم هوسوکه میتونی دایی صداشون کنی هم عمو
ات تعجب
لونا ماماننن نگفته بودی بابا دارم که
ات خب میدونی یادم رف رفته بود یفر کاری قشنگم برو لباس عوض کن
لونا باشه خوشحال
کوک سلام
ات کی تو خونست
ات اومد پایین با کوک مواجه شد
کوک جونگ کوکم لبخند
ات کوککککک
و ات رف یه بوسه را سرو کرد
کوک که سکه بود
ولی هردو همکاری کردن
بعد پنج دیقه
ات کجا بودی بغض
کوک یااا بغض نکن
ات خب نمیتونمممممم بغض
کوک ات رو بغل کرد
و گذاستس روی مبل
ات تعریف کن
کوک قضیه رو تعریف کرد
ات پرید بغل کوک
کوک بعد چن ثانیه احساس کرد لباسش خیسه دید ات داره گریه میکنه
کوک یااا چگیا چرا گریه میکنی خوشگلم
ات چون چون ندیدمت
کوک خب
ات خب؟؟؟
کوک دلم برات تنگ شده عزیزم
ات منم
کوک ات رو بغل کرد و گذاشتش روی پاش جوری که ات روبه رو کوک باشه و همدیگه رو ببینن
ات کو.. که کوک بوسیدش
ات هم همکاری کرد
بعد پنج دیقه
ات کوک رو بغل کرد
کوک ویو
دلم براش یه، زره شده بود وقتی دیدم سکه شده بود یهو اومد لاسو روی لبام گذاس پشمام ریخ ولی همکاری کردم بعدش گذاشتمش روی پام دلم لباش رو میخواست و بوسیدمش
ات دوست دارم
کوک من دوست ندارم عاشقتم
ات بغض بغلش کرد
کوک دلم برات خیلی خیلی خیلی خیلی تنگ شدهبود
ات من بیشتر وایسا پسرا
جیمین درو باز کنننن، گراززززززز داد
ات اومدممم ذوق
جیمین سلام ات بغض
ات جیمیناااااا بغلش کرد
پارت ده«عشق»
جیمین دلم برات تنگ سده بود شیطون خانمممم
ات منم کشافتتتتت بغض
هوسوک اصن من میرم گم شم
ات کجااااا
ات پرید تو کمر هوسوک
هویوک دلت بازی میخثاد
ات نه
هویوک بیا بغلم پدصگگگگ
ات ای جونمممم خنده
بغل کردن همدیگه رو
کوک بیاین برمی داخل
ات اره بیاین
ات خب چی میقولین
کوک شیل موز
جیمین موچی
هوسوک کاپ کیک
ات باشه
نیم ساعت
ات تموم بیاین بخورین
کوک ممنونننننننن عررر
ات و کوک د حال شیر موز خوردن
جبمبن لنگه هم اند
ات خنده
ات ساعتشو نگا کرد دید دیر شده باید بره دنبال لونا
ات عرر در سدددد
مث جت پرید لباس پوشید رف
کوک چیشده
ات بزارررر
مث جت رف بیرون
کوم ای کله شق
ات لونا عزیزم
لونا سلام مامان بریم
ات اره
لونا مامان گشنمه
ات باشه با داخل بت غذا میدم
لونا اومد داخل با سه تا پسر مواجه شد
لوا مامان اینا کین
کوک من جونگ کوکم باباتم شوهر اتم این جیمینه اینم هوسوکه میتونی دایی صداشون کنی هم عمو
ات تعجب
لونا ماماننن نگفته بودی بابا دارم که
ات خب میدونی یادم رف رفته بود یفر کاری قشنگم برو لباس عوض کن
لونا باشه خوشحال
۲۰.۳k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.