دو پارتی
از ماشین پیاده شدم به کافه نگاهی کردم اما تاریک بود رفتم جلو درو یواش باز کردم که
ویو ات
کوک بهم زنگ زد و بعد ادرس کافه رو بهش دادم جین امده بود کیکو روی میز گذاشتم بعد از چند دقیقه چراغ هارو خاموش کردیم منتظر بودیم تا کوک بیاد که صدای ماشینش امد اعضا کنار در وایسادم و من کیکو برداشتم و شمعمو روشن کردم جلو در وایسادم که دستگیره در بالا پایین شد و کوک امد تو تهیونگ چراغ هارو روشن کرد و بعد شروع به خوندن «تولدت مبارک» کردیم کوک شمع رو فوت کردم
اعضا: کوکی تولدت مبارک
کوک: مرسی
ات: تولد مبارک عشقم
کوک: مرسی عزیزم
همدیگرو بغل کردیم و بعد لب کوک رو کوتاه بوسیدم
و اون شب به خوبی تموم شد
اولیم فیکم چه طور بود؟
ویو ات
کوک بهم زنگ زد و بعد ادرس کافه رو بهش دادم جین امده بود کیکو روی میز گذاشتم بعد از چند دقیقه چراغ هارو خاموش کردیم منتظر بودیم تا کوک بیاد که صدای ماشینش امد اعضا کنار در وایسادم و من کیکو برداشتم و شمعمو روشن کردم جلو در وایسادم که دستگیره در بالا پایین شد و کوک امد تو تهیونگ چراغ هارو روشن کرد و بعد شروع به خوندن «تولدت مبارک» کردیم کوک شمع رو فوت کردم
اعضا: کوکی تولدت مبارک
کوک: مرسی
ات: تولد مبارک عشقم
کوک: مرسی عزیزم
همدیگرو بغل کردیم و بعد لب کوک رو کوتاه بوسیدم
و اون شب به خوبی تموم شد
اولیم فیکم چه طور بود؟
۵.۰k
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.