فن ساین عشق 35

#صبح
بلند شدیم پسرا نبودن . اها تمرین داشتن لیسا کوش
_لیسا لیسا!
جنی=کجاس ؟
_نمیدونم . جیسو تو میدونی ؟
جیسو :نه .
لیسا (با داد) = تو حیاطم بیاین .
رفتیم تو حیاط
_لیسا چه خبره
لیسا =بیاین بازی . دیروز رفتم چند بسته بادکنک خریدم .
#رزی
لیسا تو بادکنا آب کرده بود . یه 100دیگه هم باد کرده بود . آب استخرم عوض کرده بود .
_خب پس بیاین بازی کنیم .
جنی =وایسین اول بریم یه تاپ شلوارک بپوشیم .
جیسو =اره راست میگه .
#یکم بعد .
لیسا =خب شروع
با بادکنک ابی ها افتادیم دنبال هم که یه دفعه جنی لیسارو پرت کرد تو استخر لیسا هم کم نیاور آب میریخت روی جنی . جیسو جنی و منو هل داد افتادیم تو استخر هر چی اب تو استخر بود ریختیم رو جیسو تا اونم افتاد تو استخر . داشتیم آب بازی میکردیم که درو زدن .
_کی میره ؟
جنی=منکه نمیرم
لیسا = منم نمیرم .
هممون نگاه جیسو کردیم
جیسو =چیه فکرشم نکنین سردمه .
جیسو =باشه 😩
#جیسو
رفتم زدم رو آیفون بعدش بدو بدو پریدم تو استخر .
رزی=اروم . اینقدرا هم سرد نیست .
یدونه بادکنک سمتش پرت کردم
_سرد نیست ؟ خودت برو ببینم پنج دقیقه بیرون وایمیسی .
رزی= واسه من پرت میکنی بگیر
و اینگونه ادامه بازی شروع شد 😂
تهیونگ =دارین چیکار میکنین .
دخترا حواسشون نبود یدونه بادکنک اشتباهی به سمت ته رفت .
تهیونگ = خیس شدم😣
لیسا =نمیشه یه سلامی چیزی بکنین بدونیم اومدین .
ته =نگاه بدهکارم شدیم .
لیسا هم یدونه دیگه بادکنک سمت ته پرت کرد .
لیسا =حقته 😌
ته هم از بادکنکای روی میز برداشت سمت لیسا پرت کرد .
کوک = دارین چیکار میکنین عه داداش چرا اینجوری شدی 😂😂
تهیونگ =از دوست دخترت بپرس .
کوک =لیسا چیشده ؟
لیسا=هیچی داریم بازی میکنیم
ته =این بازیه ؟ شبیه موش آب کشیده شدم . 😑
لیسا یدونه دیگه میندازه =نه الان شبیه موش آب کشیده شدی .


#CLIP_VIDEO