Say please
فیک say please?!
ژانر : اکشن/مافیا/عاشقانه?
کاپل اصلی : چانمین
کاپل فرعی : مینسونگ
P 8
صبح اون شب ویو سونگمین/
با درد خیلی زیادی بیدار شدم خیلی درد داشتم..دردم رو نمیتونستم توصیف کنم.. از ناحیه ح/ف/رم شکمم ، کمرم، پاهام درد داشتم ...با دیدن دستی که دور کمرم حلقه شده نگاه کردم دیدم چانی با چهره ی مظلومی که دقیقا برعکس دیشبش بود خوابیده و منو بغل کرده...
اون..زیادی زیباست...میتونم مثل یک الهه تا آخر عمرم بپرستمش.. کلمه زیبا براش کم بود؟! معلومه
تا خواستم بیدار شم حلقه دستش دور کمرم محکم تر شد و منو به خودش نزدیکتر کرد و لب زد..
_بیب همینجا پیشم بمون...نرو...دیشب سخت کار کردی نیازی نیست کاری کنی امروزو استراحت کن من کارامونو انجام میدم
بلند شد و من رو براید استایل بغلم کرد و به سمت حموم برد فقط به این فکر میکردم که چند راند قراره توی حموم باشه؟!
ویو سونگمین بعد از حموم/
از حموم اومدیم بیرون بدنم رو حس نمیکردم ...
درد داشتم ..اونم خیلی...چانی لباسام رو برام پوشوند
و موهام رو خشک کرد و لب زد..
_خیلی رویایی هستی پروانه ی من...
_الان برای منی درسته؟
_نمیتونم باور کنم همچین پسر زیبایی برای منه..صاحبش منم...؟
+اره چانی صاحب من تویی..فقط تو...
لباش رو کوبوند رو لبام و مک میزد ..جوری با ولع میبوسید انگار تشنه ی لبام بود...
چند سه روز بعد/
_عزیزم بلیط هواپیما کره رو گرفتم
فردا ساعت 7 صبح باید فرودگاه باشیم...
+اهوم باشه...
+داشتم یچیزی درست میکردم که دیدم چانی من رو از پشت بغل کرده و پایین تنشو بهم فشار میده
+چیکار میکنی عزیزم؟
_نیازمو برطرف میکنم بیبی...
راستش ترسیدم آخه بخاطر سه شب پیشمون هنوز درد داشتم
+نکن ... نمیتونم آشپزی کنم چانی
_نکن!
_به سمتم برگرد...
+شعله گاز رو کم کردم و به سمتش برگشتم
که محکم منو بوسید خیلی محکم ولی 15 ثانیه
دستمو گذاشت روی برآمدگی شلوارش و گفت
_بخاطر تو بلند شده...بخوابونش بعد آشپزی کن!
.
.
ژانر : اکشن/مافیا/عاشقانه?
کاپل اصلی : چانمین
کاپل فرعی : مینسونگ
P 8
صبح اون شب ویو سونگمین/
با درد خیلی زیادی بیدار شدم خیلی درد داشتم..دردم رو نمیتونستم توصیف کنم.. از ناحیه ح/ف/رم شکمم ، کمرم، پاهام درد داشتم ...با دیدن دستی که دور کمرم حلقه شده نگاه کردم دیدم چانی با چهره ی مظلومی که دقیقا برعکس دیشبش بود خوابیده و منو بغل کرده...
اون..زیادی زیباست...میتونم مثل یک الهه تا آخر عمرم بپرستمش.. کلمه زیبا براش کم بود؟! معلومه
تا خواستم بیدار شم حلقه دستش دور کمرم محکم تر شد و منو به خودش نزدیکتر کرد و لب زد..
_بیب همینجا پیشم بمون...نرو...دیشب سخت کار کردی نیازی نیست کاری کنی امروزو استراحت کن من کارامونو انجام میدم
بلند شد و من رو براید استایل بغلم کرد و به سمت حموم برد فقط به این فکر میکردم که چند راند قراره توی حموم باشه؟!
ویو سونگمین بعد از حموم/
از حموم اومدیم بیرون بدنم رو حس نمیکردم ...
درد داشتم ..اونم خیلی...چانی لباسام رو برام پوشوند
و موهام رو خشک کرد و لب زد..
_خیلی رویایی هستی پروانه ی من...
_الان برای منی درسته؟
_نمیتونم باور کنم همچین پسر زیبایی برای منه..صاحبش منم...؟
+اره چانی صاحب من تویی..فقط تو...
لباش رو کوبوند رو لبام و مک میزد ..جوری با ولع میبوسید انگار تشنه ی لبام بود...
چند سه روز بعد/
_عزیزم بلیط هواپیما کره رو گرفتم
فردا ساعت 7 صبح باید فرودگاه باشیم...
+اهوم باشه...
+داشتم یچیزی درست میکردم که دیدم چانی من رو از پشت بغل کرده و پایین تنشو بهم فشار میده
+چیکار میکنی عزیزم؟
_نیازمو برطرف میکنم بیبی...
راستش ترسیدم آخه بخاطر سه شب پیشمون هنوز درد داشتم
+نکن ... نمیتونم آشپزی کنم چانی
_نکن!
_به سمتم برگرد...
+شعله گاز رو کم کردم و به سمتش برگشتم
که محکم منو بوسید خیلی محکم ولی 15 ثانیه
دستمو گذاشت روی برآمدگی شلوارش و گفت
_بخاطر تو بلند شده...بخوابونش بعد آشپزی کن!
.
.
۹۴۷
۲۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.