مافیای جذاب من
مافیای جذاب من
فصل۲ پارت۴
__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__
ویو ات
با سردرد شدیدی از خواب بیدار شدم و جیمین و بالای سرم دیدم
جیمین: ات حالت خوبه؟
ات: جئون جونگ کوک کجاست؟
جیمین: نگران نباش توی اتاق شکنجس
ات: بریم
جیمین: اما تو باید استراحت کنی
ات: میخوام اول برم پیش اون
جیمین: اک بریم
ویو کوک
با سردرد شدیدی از خواب بیدار شدم و دیدم توی یک اتاق هستم که توش پر از وسایل شکنجس.... صبر کن ببینم الان همه چی یادم اومد اونا به من آمپول بیهوش کننده زدن و من وقتی کامل بیهوش نشده بودم دیدم پارک ات هم دستش و گذاشت روی قلبش و افتاد زمین و بیهوش شد
توی افکارم بودم که دیدم در اتاق با شتاب باز شد و پارک ات و با قیافه جدی اما کراش توی چهار چوب در دیدم
کوک: میشه بپرسم دلیل این کارا چیه؟
ات: خودت بهتر میدونی جئون جونگ کوک.....
__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__
بچه ها الان دقیقا ساعت ۷ صبه و من دم در منتظر سرویسم نشستم تا بیاد و برم مدرسه
و در همین هین چون حوصلم سر رفته بود گفتم دوخط براتون بنویسم🤣🤣
و نگران نباشید پارت بعد رو امروز یا فردا میزارم
خوابم میادددددددد😫😫
فصل۲ پارت۴
__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__
ویو ات
با سردرد شدیدی از خواب بیدار شدم و جیمین و بالای سرم دیدم
جیمین: ات حالت خوبه؟
ات: جئون جونگ کوک کجاست؟
جیمین: نگران نباش توی اتاق شکنجس
ات: بریم
جیمین: اما تو باید استراحت کنی
ات: میخوام اول برم پیش اون
جیمین: اک بریم
ویو کوک
با سردرد شدیدی از خواب بیدار شدم و دیدم توی یک اتاق هستم که توش پر از وسایل شکنجس.... صبر کن ببینم الان همه چی یادم اومد اونا به من آمپول بیهوش کننده زدن و من وقتی کامل بیهوش نشده بودم دیدم پارک ات هم دستش و گذاشت روی قلبش و افتاد زمین و بیهوش شد
توی افکارم بودم که دیدم در اتاق با شتاب باز شد و پارک ات و با قیافه جدی اما کراش توی چهار چوب در دیدم
کوک: میشه بپرسم دلیل این کارا چیه؟
ات: خودت بهتر میدونی جئون جونگ کوک.....
__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__
بچه ها الان دقیقا ساعت ۷ صبه و من دم در منتظر سرویسم نشستم تا بیاد و برم مدرسه
و در همین هین چون حوصلم سر رفته بود گفتم دوخط براتون بنویسم🤣🤣
و نگران نباشید پارت بعد رو امروز یا فردا میزارم
خوابم میادددددددد😫😫
۸۹۵
۱۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.