بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
چگونه به اصل خویش باز گردیم؟!
و این سؤالی است که جوابی عملی می طلبد. پس دقت کن. وقتی از جهان بیرون، نه خوشت بیاید و نه بدت بیاید، به سرعت به اصل خویش باز می گردی. زیرا در کیفیت های خوش آمدن و یا بد آمدن، آگاهی تو به بیرون متمایل می شود. و این خروج از خود است.
برای نیل به اصل، آگاهی تو باید متوجه باطن شود.
و این امر با نه خواستن و نه نخواستن محقق می شود.
راز این کار در دیدن سالکانه است.
دیدن سالکانه، مشاهده ای بدون حُب و بغض است.
وقتی چنین کیفیتی را تمرین کنی، عشق به کل، تو را فرا می گیرد.
عشقی که دیگر برای جزء خاصی نیست، از آنِ کل است. و در عین حال، هر جزئی را در بر گرفته است. این بدان سبب است که وقتی در عمق خود ساکن شوی، انگار در بطن جهان ساکن شده ای. زیرا تو و جهان، یک کل واحدید.
وقتی به این کیفیت نائل شوی، تمامی اعمال تو، پاک و مفید است. زیرا دگر از روی انگیزه های شخصی و یا هواهای نفسانی نیست.
آنان که این حقیقت را در همینجا یعنی در زنده بودن زمینی شان در نیابند، مرگ با قوّه قهریه آنها را آگاه خواهد کرد.
اما این آگاهی پس از مرگ، چه سود؟! زیرا حسرت است.يَوْمَ الْحَسْرَةِ (سوره مریم بخشی از آیه 39) و حسرت، کمال نیست. ضعف است.
لذا یک سالک نیک می داند که باید در همینجا،در زندگی زمینی،از نفس خویش آگاه شود تا به اصل خویش که ربّ اش است باز گردد. تمام این فرایند سلوک نام دارد. نام دیگرش بیداری است.
چگونه به اصل خویش باز گردیم؟!
و این سؤالی است که جوابی عملی می طلبد. پس دقت کن. وقتی از جهان بیرون، نه خوشت بیاید و نه بدت بیاید، به سرعت به اصل خویش باز می گردی. زیرا در کیفیت های خوش آمدن و یا بد آمدن، آگاهی تو به بیرون متمایل می شود. و این خروج از خود است.
برای نیل به اصل، آگاهی تو باید متوجه باطن شود.
و این امر با نه خواستن و نه نخواستن محقق می شود.
راز این کار در دیدن سالکانه است.
دیدن سالکانه، مشاهده ای بدون حُب و بغض است.
وقتی چنین کیفیتی را تمرین کنی، عشق به کل، تو را فرا می گیرد.
عشقی که دیگر برای جزء خاصی نیست، از آنِ کل است. و در عین حال، هر جزئی را در بر گرفته است. این بدان سبب است که وقتی در عمق خود ساکن شوی، انگار در بطن جهان ساکن شده ای. زیرا تو و جهان، یک کل واحدید.
وقتی به این کیفیت نائل شوی، تمامی اعمال تو، پاک و مفید است. زیرا دگر از روی انگیزه های شخصی و یا هواهای نفسانی نیست.
آنان که این حقیقت را در همینجا یعنی در زنده بودن زمینی شان در نیابند، مرگ با قوّه قهریه آنها را آگاه خواهد کرد.
اما این آگاهی پس از مرگ، چه سود؟! زیرا حسرت است.يَوْمَ الْحَسْرَةِ (سوره مریم بخشی از آیه 39) و حسرت، کمال نیست. ضعف است.
لذا یک سالک نیک می داند که باید در همینجا،در زندگی زمینی،از نفس خویش آگاه شود تا به اصل خویش که ربّ اش است باز گردد. تمام این فرایند سلوک نام دارد. نام دیگرش بیداری است.
۱.۱k
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.