پرسش
#پرسش12
بخش1
» اگر ما بخواهیم افسانه سازی کنیم و یک موجود غیبی هزار ساله را امام زمان بدانیم راهی مخالف بـا عـقل و وحی هر دو پیموده ایم زیرا وحی می گوید : اثر امام هدایت و راهنمائی اوست پس اگر امـام خـود نـاپـدید شد و کتاب و اثری از او نماند تامشکلات روز را جواب گوید چنین امامی امام قرآن نیست یعنی آن امام نیست که قرآن او را وصف نموده و پیروان قرآن باید وجود او را بپذیرند . اگـر گفته شود قرآن در کجا اثر امام را هدایت مردم دانسته ؟ گویم : در سوره شریفه انبیاء آنجا کـه درباره پیشوایان خدائی می فرماید : و جعلناهم ائمه یهدون بامرنا ( آنها را امامان قرار دادیم که بامر ما هدایت می کردند ) و آنچه قرآن می گوید تنها مربوط بگذشته نیست بلکه برای اهل قرآن مـسـلمانان نیز هست چرا که مردم گذشته گذشتند و اگر مطالب قرآن اختصاص به آنها داشت برای این امت بازگو کردن آن مطالب چه سود داشت ؟
#پاسخ
مـقدمه چند چیز را باید متذکر بوده در نظر گرفت :
اول اینکه هدایت بمعنی راهنمائی و رهبری بـدو مـعـنی اطلاق می شود یکی بمعنی نشان دادن راه فقط که ارائه الطریق نامیده می شود دوم رسانیدن بمقصد و هدف که ایصال به مطلوب نامیده می شود و اثر هدایت بمعنی اول امکان رسیدن هـدایـت شونده است بمقصد یعنی ممکن است هدایت شونده هدایت کننده را بپذیرد و با پیمودن راهی که نشان داده شده بمقصد برسد و ممکن است نپذیرد و نرسد ولی هدایت بمعنی دوم فعلیت رسیدن بمقصد را پیوسته دارد خدای متعال می فرماید : انک لا تهدی من احببت و لکن اللّه یهدی مـن یـشاء قصص 56 ( تو نمی توانی هر که را خواستی بمقصد برسانی و لکن خداهر که را بخواهد بمقصد می رساند ) .
دوم ایـنـکـه هدایت بمعنی ارائه الطریق در انبیاء و رسل که حاملان وحی و فرستادگان خدایند و بـرای دعـوت مـبـعوثند لازمه نبوت و رسالت می باشند و بدون استثناء هدایت خاصیت و اثر نبوت است فبعث اللّه النبیین مبشرین و منذرین بقره 213 رسلامبشرین و منذرین لئلا یکون للناس عـلـی اللّه حـجـه بعد الرسل نساء 165 و آیات بی شمار دیگری در قرآن در همین معنی است بلکه مومنین امت هم از این سمت سهمی دارند چنانکه می فرماید : قل هذه سبیلی ادعوا الی اللّه علی بـصـیـره انـا و مـن اتـبـعـنـی یـوسـف 108 و نـیـز مـی فرماید : کنتم خیر امه اخرجت للناس تـامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر 11 - روشن است که امر بمعروف و نهی از منکر وهمچین دعوت مصداق هدایت هستند و گرچه نامش برده نشده است ( آل عمران )
سوم : اینکه اثر امامت و پـیـشـوائی چنانکه در نامه نیز اشاره شده , به صریح قرآن کریم هدایت و راهنمائی است چنانکه می فرماید :
و جعلناهم ائمه یهدون بامرنا انبیاء 73 و می فرماید : و جعلنا منهم ائمه یهدون بامرنا سجده 24 پس اعطاءامامت اعطاء هدایت خواهد بود . چـهـارم : اینکه ابراهیم علیه السلام که بنص آیه شریفه :
اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انـی جاعلک للناس اماما قال و من ذریتی قال لا ینال عهدی الظالمین بقره 124 ( و یادآور زمانی را که پروردگار ابراهیم او را با کلماتی امتحان کرد و ابراهیم آنها را تمام کرد ( درست انجام داد ) فـرمـود :
بـدرسـتی من ترا برای مردم پیشوا قرار می دهم گفت : و از ذریه من , فرمود عهد من ( فـرمـان مـن ) بـسـتـمـکـاران نـمی رسد ) پیشوای مردم قرار گرفته امامت و پیشوائی او در آخر عهدابراهیم علیه السلام بوده که امتحانات الهی را مانند آتش رفتن و اعتزال از قوم خود و مهاجرت بـفلسطین و قربانی فرزندش اسماعیل بفرجام رسانیده و از عهده آنهابرآمده بوده چنانکه امتحان بـودن قضیه قربانی اسماعیل (ع ) در آیه کریمه :
اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْ
إن شاء الله
#پرسش12
بخش2
ان هذا لهوالبلاء المبین صافات 106 ( این قضیه یـعـنـی قـضـیـه قـربـانـی اسـماعیل امتحانی است آشکار ) بیان می فرماید :حاصل اینکه ابراهیم عـلـیـه الـسلام پیش از رسیدن فرمان امامت مدتی نبی و رسول و یکی از پیامبران اولوالعزم بود و کتاب و شریعت داشت و بدعوت و هدایت مردم میپرداخت و این مطلب از لابلای آیات قرآنی مانند آفتاب روشن می باشد .
با تامل وافی در این مقدمه روشن می شود که تفسیر هدایت که لازمه امامت است وگرفتن آن به مـعنی ارائه الطریق یکی از اغلاط رسوا کننده است زیرا آیه بقره و آیه سوره انبیاء در امامت ابراهیم عـلیه السلام صریحند و بنابر این معنی ( ارائه الطریق ) وقتی به ابراهیم علیه السلام امامت می دهند که سمت هدایت بمعنی ارائه الطریق را بواسطه نبوت و رسالت بالفعل داشته و این تحصیل حاصل واضـحـی است وتحصیل حاصل محال است بطوری که حتی حیوانات با غریزه شعور حیوانی خود اسـتـحال آنرا میفهمند و اعتراض نویسنده نامه بشیعه که امامت امام غائب که هدایت بمعنی ارائه الطریق ندارد غیر معقول است
بخش1
» اگر ما بخواهیم افسانه سازی کنیم و یک موجود غیبی هزار ساله را امام زمان بدانیم راهی مخالف بـا عـقل و وحی هر دو پیموده ایم زیرا وحی می گوید : اثر امام هدایت و راهنمائی اوست پس اگر امـام خـود نـاپـدید شد و کتاب و اثری از او نماند تامشکلات روز را جواب گوید چنین امامی امام قرآن نیست یعنی آن امام نیست که قرآن او را وصف نموده و پیروان قرآن باید وجود او را بپذیرند . اگـر گفته شود قرآن در کجا اثر امام را هدایت مردم دانسته ؟ گویم : در سوره شریفه انبیاء آنجا کـه درباره پیشوایان خدائی می فرماید : و جعلناهم ائمه یهدون بامرنا ( آنها را امامان قرار دادیم که بامر ما هدایت می کردند ) و آنچه قرآن می گوید تنها مربوط بگذشته نیست بلکه برای اهل قرآن مـسـلمانان نیز هست چرا که مردم گذشته گذشتند و اگر مطالب قرآن اختصاص به آنها داشت برای این امت بازگو کردن آن مطالب چه سود داشت ؟
#پاسخ
مـقدمه چند چیز را باید متذکر بوده در نظر گرفت :
اول اینکه هدایت بمعنی راهنمائی و رهبری بـدو مـعـنی اطلاق می شود یکی بمعنی نشان دادن راه فقط که ارائه الطریق نامیده می شود دوم رسانیدن بمقصد و هدف که ایصال به مطلوب نامیده می شود و اثر هدایت بمعنی اول امکان رسیدن هـدایـت شونده است بمقصد یعنی ممکن است هدایت شونده هدایت کننده را بپذیرد و با پیمودن راهی که نشان داده شده بمقصد برسد و ممکن است نپذیرد و نرسد ولی هدایت بمعنی دوم فعلیت رسیدن بمقصد را پیوسته دارد خدای متعال می فرماید : انک لا تهدی من احببت و لکن اللّه یهدی مـن یـشاء قصص 56 ( تو نمی توانی هر که را خواستی بمقصد برسانی و لکن خداهر که را بخواهد بمقصد می رساند ) .
دوم ایـنـکـه هدایت بمعنی ارائه الطریق در انبیاء و رسل که حاملان وحی و فرستادگان خدایند و بـرای دعـوت مـبـعوثند لازمه نبوت و رسالت می باشند و بدون استثناء هدایت خاصیت و اثر نبوت است فبعث اللّه النبیین مبشرین و منذرین بقره 213 رسلامبشرین و منذرین لئلا یکون للناس عـلـی اللّه حـجـه بعد الرسل نساء 165 و آیات بی شمار دیگری در قرآن در همین معنی است بلکه مومنین امت هم از این سمت سهمی دارند چنانکه می فرماید : قل هذه سبیلی ادعوا الی اللّه علی بـصـیـره انـا و مـن اتـبـعـنـی یـوسـف 108 و نـیـز مـی فرماید : کنتم خیر امه اخرجت للناس تـامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر 11 - روشن است که امر بمعروف و نهی از منکر وهمچین دعوت مصداق هدایت هستند و گرچه نامش برده نشده است ( آل عمران )
سوم : اینکه اثر امامت و پـیـشـوائی چنانکه در نامه نیز اشاره شده , به صریح قرآن کریم هدایت و راهنمائی است چنانکه می فرماید :
و جعلناهم ائمه یهدون بامرنا انبیاء 73 و می فرماید : و جعلنا منهم ائمه یهدون بامرنا سجده 24 پس اعطاءامامت اعطاء هدایت خواهد بود . چـهـارم : اینکه ابراهیم علیه السلام که بنص آیه شریفه :
اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انـی جاعلک للناس اماما قال و من ذریتی قال لا ینال عهدی الظالمین بقره 124 ( و یادآور زمانی را که پروردگار ابراهیم او را با کلماتی امتحان کرد و ابراهیم آنها را تمام کرد ( درست انجام داد ) فـرمـود :
بـدرسـتی من ترا برای مردم پیشوا قرار می دهم گفت : و از ذریه من , فرمود عهد من ( فـرمـان مـن ) بـسـتـمـکـاران نـمی رسد ) پیشوای مردم قرار گرفته امامت و پیشوائی او در آخر عهدابراهیم علیه السلام بوده که امتحانات الهی را مانند آتش رفتن و اعتزال از قوم خود و مهاجرت بـفلسطین و قربانی فرزندش اسماعیل بفرجام رسانیده و از عهده آنهابرآمده بوده چنانکه امتحان بـودن قضیه قربانی اسماعیل (ع ) در آیه کریمه :
اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْ
إن شاء الله
#پرسش12
بخش2
ان هذا لهوالبلاء المبین صافات 106 ( این قضیه یـعـنـی قـضـیـه قـربـانـی اسـماعیل امتحانی است آشکار ) بیان می فرماید :حاصل اینکه ابراهیم عـلـیـه الـسلام پیش از رسیدن فرمان امامت مدتی نبی و رسول و یکی از پیامبران اولوالعزم بود و کتاب و شریعت داشت و بدعوت و هدایت مردم میپرداخت و این مطلب از لابلای آیات قرآنی مانند آفتاب روشن می باشد .
با تامل وافی در این مقدمه روشن می شود که تفسیر هدایت که لازمه امامت است وگرفتن آن به مـعنی ارائه الطریق یکی از اغلاط رسوا کننده است زیرا آیه بقره و آیه سوره انبیاء در امامت ابراهیم عـلیه السلام صریحند و بنابر این معنی ( ارائه الطریق ) وقتی به ابراهیم علیه السلام امامت می دهند که سمت هدایت بمعنی ارائه الطریق را بواسطه نبوت و رسالت بالفعل داشته و این تحصیل حاصل واضـحـی است وتحصیل حاصل محال است بطوری که حتی حیوانات با غریزه شعور حیوانی خود اسـتـحال آنرا میفهمند و اعتراض نویسنده نامه بشیعه که امامت امام غائب که هدایت بمعنی ارائه الطریق ندارد غیر معقول است
- ۴.۶k
- ۱۷ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط