درسته شرط نداریم ولی لایک بکنید دیگه 🗿🥺🐤🙂🥲🥲🥲🥲
P.T.6
پسره منو برد بیرون فکر کردم تنهایی کارم داره ولی پنج شیش نفر دیگه هم بیرون بودن اینطور که صداش کردم فهمیدم اسمش تهیونگه همه پسر دایی خاله عمه عمو بودن فقط من این وسط نمیدونستم کیم
تهیونگ.. پس تو پسر عموی منی
جی کی.. ها
تهیونگ.. تو پسر عمومی میگم منم پسر عموتم
جی.کی .. خوشبختم
ته..😂😂
و کلی چرت و پرتی دیگه........
بعد از تموم شدن کاراشون رفتیم داخل که شام بخوریم
شام تموم شد و قرار بود باهم دیگه صحبت کنیم ولی من ایرپادمو گذاشتم تو گوشم و تظاهر میکردم که نمیشنوم یهو برق رفت و همه جیغ و داد میکردن و بعضیاهم سکته رو رد کردن ولی من عادت داشتم توی پرورشگاه بخاطر مدیر عوضیمون که پول قبض هارو دیر پرداخت میکرد برقا ماهی سه بار میرفت مثل دیوونه ها میخندیدم که برثا اومد و مردم بخاطر شکی که رد کرده بودن رفته بودن بیرون و وقت من اونجا بودم خاستم برم بیرون که پرده های کنار در افتاد زمین و آتیش گرفت و سریع دود پخش شد توی این هفته یا چطوره بگم این دو روز سه تا اتفاق بد برام افتاده نمیدونم چطوری قرار بود از اینجا برم بیرون از بیرون صدای مامانمو میشنیدم افتادم زمین ولی تسلیم نشدم آتیش بیشتر میشد و حال منم بد تر اون کنار یه کپسول بود با سختی بلند شدم و شیشه ی کپسول رو شکستم و اونو در آوردم (اهممم کپسولو) و زدم به پرده ها آروم آروم خاموش شد و منم افتادم روی زانو هام همه داشتم نگام میکردم که گفتم .. تونستم و بعدش نفهمیدم چی شد صدای آمبولانس رو میشنیدم فقط
روز بعد ...
توی خونه بودم روی تختی که دیروز برام اماده شده بود
دستمو کشیدم روی گوشم و صدای خیلی بلندی تو گوشی پیچید که داد زدم یادم رفته بود ایرپاد رو در بیارم
ا.ت فوری اومد تو اتاقم
.. از زبان ا.ت ..
صدای داد جونگ کوک رو شنیدم و فوری رفتم به سمت اتاقش داشتم میز شب که مهمون ناخوانده داشتیم رو میچیدم
ا.ت .. جونگ ... آقای رعیس چی شده
جیکی .. ایرپاد تو گوشم بود آهنگ پخش شد ترسیدم
ا.ت .. بعد دیشب از این میترسید
جیکی .. ترس یه غریزه ی طبیعیه و من حق دارم از همه چی بترسم پس گیر نده خانمِ نترس
ا.ت .. باشه باشه من برم کار دارم ولی توعم جون مادرت سعی کن درست بترسی
جیکی .. سعی خودمو میکنم
..........
ا.ت .. کلی کار سرم ریخته بود رفتم که از آشپز خونه قرص هامو بردارم که دیدم خ
یه خدمتکار ناشناس داده چند تا قرص رو باهم مخلوط میکنه بعد از اینکه پودر هارو ریخت تو آب از آشپز خونه اومد بیرون و با دیدن من شکه شد و تعظیم کرد و رفت به سمت اتاق جیکی منم رفتم دنبالش آب رو داد به جی کی و اومد بیرون رفتم و آب رو از جی کی گرفتم
جیکی .. هی چیکار میکنی من میخواستم اب رو بخورم
ا.ت .. یه چیزی عجیبه این آب یه مزه ی دیگه ای داره
جی کی.. چه مزه ای
ا.ت .. انگار قرص خواب اوره همین که خوردمش حالم بد شد میشه بریم آشپز خونه
جی کی.. چرت خودت نمیری میترسی؟😂
ا.ت.. اره بلند شو زود
جی کی ..وقتی داشتیم میرفتیم گفت سرش داره گیج میره دقیقا همون حسی که من داشتم و رسیدیم به آشپز خونه یه خدمتکار اونجا بود بهش گفتم بره بیرون ولی ا.ت گفت نه با همین کار دارم
ا.ت ..هی تو آدم کی هستی
خدمتکار.. منظورتون چیه خانم من فقط یه خدم...
ا.ت.. چرتو پرت نگو میدونم یه جاسوس یا یه ... نمیدونم یه کاره ای هستی جز خدمت کار ببین خوب بلدم ازت حرف بکشم یا بگم ازت حرف بکشم پس کارمو سخت نکن وگرنه به همه میگم که تو آب رو آوردی
خ.. باشه باشه لطفا من فقط دستور گرفتم
ا.ت.. از کی
خ.. از.... از...
ا.ت .. کییی
خ.. آقای پارک جیمین
ا.ت.. پارک جیمین ... (قش کرد تو بغل جونگ کوک)
جیکی.. رکورد رو شکوندیم چهارمین اتفاق این دو روز
نویسنده..یا همون کارا
کارا.. جونگ کوک ا.ت رو برد بیمارستان ولی توی راه ا.ت یک بار بیدار شد و گفت .. باید جیمینو پیدا کنم
ادامه دارد...
Countinues ...
شرط نداریم هر وقت دلم خواست میزارم 😂
موفق و پیروز باشید یاع یاع
پسره منو برد بیرون فکر کردم تنهایی کارم داره ولی پنج شیش نفر دیگه هم بیرون بودن اینطور که صداش کردم فهمیدم اسمش تهیونگه همه پسر دایی خاله عمه عمو بودن فقط من این وسط نمیدونستم کیم
تهیونگ.. پس تو پسر عموی منی
جی کی.. ها
تهیونگ.. تو پسر عمومی میگم منم پسر عموتم
جی.کی .. خوشبختم
ته..😂😂
و کلی چرت و پرتی دیگه........
بعد از تموم شدن کاراشون رفتیم داخل که شام بخوریم
شام تموم شد و قرار بود باهم دیگه صحبت کنیم ولی من ایرپادمو گذاشتم تو گوشم و تظاهر میکردم که نمیشنوم یهو برق رفت و همه جیغ و داد میکردن و بعضیاهم سکته رو رد کردن ولی من عادت داشتم توی پرورشگاه بخاطر مدیر عوضیمون که پول قبض هارو دیر پرداخت میکرد برقا ماهی سه بار میرفت مثل دیوونه ها میخندیدم که برثا اومد و مردم بخاطر شکی که رد کرده بودن رفته بودن بیرون و وقت من اونجا بودم خاستم برم بیرون که پرده های کنار در افتاد زمین و آتیش گرفت و سریع دود پخش شد توی این هفته یا چطوره بگم این دو روز سه تا اتفاق بد برام افتاده نمیدونم چطوری قرار بود از اینجا برم بیرون از بیرون صدای مامانمو میشنیدم افتادم زمین ولی تسلیم نشدم آتیش بیشتر میشد و حال منم بد تر اون کنار یه کپسول بود با سختی بلند شدم و شیشه ی کپسول رو شکستم و اونو در آوردم (اهممم کپسولو) و زدم به پرده ها آروم آروم خاموش شد و منم افتادم روی زانو هام همه داشتم نگام میکردم که گفتم .. تونستم و بعدش نفهمیدم چی شد صدای آمبولانس رو میشنیدم فقط
روز بعد ...
توی خونه بودم روی تختی که دیروز برام اماده شده بود
دستمو کشیدم روی گوشم و صدای خیلی بلندی تو گوشی پیچید که داد زدم یادم رفته بود ایرپاد رو در بیارم
ا.ت فوری اومد تو اتاقم
.. از زبان ا.ت ..
صدای داد جونگ کوک رو شنیدم و فوری رفتم به سمت اتاقش داشتم میز شب که مهمون ناخوانده داشتیم رو میچیدم
ا.ت .. جونگ ... آقای رعیس چی شده
جیکی .. ایرپاد تو گوشم بود آهنگ پخش شد ترسیدم
ا.ت .. بعد دیشب از این میترسید
جیکی .. ترس یه غریزه ی طبیعیه و من حق دارم از همه چی بترسم پس گیر نده خانمِ نترس
ا.ت .. باشه باشه من برم کار دارم ولی توعم جون مادرت سعی کن درست بترسی
جیکی .. سعی خودمو میکنم
..........
ا.ت .. کلی کار سرم ریخته بود رفتم که از آشپز خونه قرص هامو بردارم که دیدم خ
یه خدمتکار ناشناس داده چند تا قرص رو باهم مخلوط میکنه بعد از اینکه پودر هارو ریخت تو آب از آشپز خونه اومد بیرون و با دیدن من شکه شد و تعظیم کرد و رفت به سمت اتاق جیکی منم رفتم دنبالش آب رو داد به جی کی و اومد بیرون رفتم و آب رو از جی کی گرفتم
جیکی .. هی چیکار میکنی من میخواستم اب رو بخورم
ا.ت .. یه چیزی عجیبه این آب یه مزه ی دیگه ای داره
جی کی.. چه مزه ای
ا.ت .. انگار قرص خواب اوره همین که خوردمش حالم بد شد میشه بریم آشپز خونه
جی کی.. چرت خودت نمیری میترسی؟😂
ا.ت.. اره بلند شو زود
جی کی ..وقتی داشتیم میرفتیم گفت سرش داره گیج میره دقیقا همون حسی که من داشتم و رسیدیم به آشپز خونه یه خدمتکار اونجا بود بهش گفتم بره بیرون ولی ا.ت گفت نه با همین کار دارم
ا.ت ..هی تو آدم کی هستی
خدمتکار.. منظورتون چیه خانم من فقط یه خدم...
ا.ت.. چرتو پرت نگو میدونم یه جاسوس یا یه ... نمیدونم یه کاره ای هستی جز خدمت کار ببین خوب بلدم ازت حرف بکشم یا بگم ازت حرف بکشم پس کارمو سخت نکن وگرنه به همه میگم که تو آب رو آوردی
خ.. باشه باشه لطفا من فقط دستور گرفتم
ا.ت.. از کی
خ.. از.... از...
ا.ت .. کییی
خ.. آقای پارک جیمین
ا.ت.. پارک جیمین ... (قش کرد تو بغل جونگ کوک)
جیکی.. رکورد رو شکوندیم چهارمین اتفاق این دو روز
نویسنده..یا همون کارا
کارا.. جونگ کوک ا.ت رو برد بیمارستان ولی توی راه ا.ت یک بار بیدار شد و گفت .. باید جیمینو پیدا کنم
ادامه دارد...
Countinues ...
شرط نداریم هر وقت دلم خواست میزارم 😂
موفق و پیروز باشید یاع یاع
۲.۷k
۰۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.