𝑯𝒊𝒎 & 𝒊 💙🦋 ³
با صدای هایی که میشنید آروم چشماشو باز کرد و با دکترایی که درحال معاینه کردنش بودن مواجه شد.
ا/ت: من کجام
دکتر: او بهشون اومدید ، حالتون خوبه؟
ا/ت: نامجون کجاست
دکتر: منظورتون اون آقایی بودن که همراهتون بود.
ا/ت: آره ، کجاس؟
دکتر: متاسفم ولی ایشون امروز صبح فوت شدن.
نه نه نه ....!
امکان نداره اون نمیتونه که منو تنها گذاشته باشه اون به من قول داده بود که تا ابد پیشم باشه.
........
بعد یه هفته از بیمارستان مرخص شد ، هنوز باورش نشده بود که عشقش مرده و باید نبود اونم تحمل کنه.
دو ماه از اون اتفاق گذشت و ا/ت هنوز نتونست نامجونو فراموش کنه.
برای همین زنگ زد بهش تا صدای پیغام گیرش رو برای آخرین بار بشنوه ولی در کمال ناباوری اون جواب میده.
نامجون: الو ، بفرمایید.....!!!
ادامشو تو بگو 🪶
بچه ها این ادامه نداره و تهش بازه یعنی هرکی هرجور که دوست داره آخرشو تصور میکنه.
شما تو کامنتا میتونید ادامشو بنویسید.
ا/ت: من کجام
دکتر: او بهشون اومدید ، حالتون خوبه؟
ا/ت: نامجون کجاست
دکتر: منظورتون اون آقایی بودن که همراهتون بود.
ا/ت: آره ، کجاس؟
دکتر: متاسفم ولی ایشون امروز صبح فوت شدن.
نه نه نه ....!
امکان نداره اون نمیتونه که منو تنها گذاشته باشه اون به من قول داده بود که تا ابد پیشم باشه.
........
بعد یه هفته از بیمارستان مرخص شد ، هنوز باورش نشده بود که عشقش مرده و باید نبود اونم تحمل کنه.
دو ماه از اون اتفاق گذشت و ا/ت هنوز نتونست نامجونو فراموش کنه.
برای همین زنگ زد بهش تا صدای پیغام گیرش رو برای آخرین بار بشنوه ولی در کمال ناباوری اون جواب میده.
نامجون: الو ، بفرمایید.....!!!
ادامشو تو بگو 🪶
بچه ها این ادامه نداره و تهش بازه یعنی هرکی هرجور که دوست داره آخرشو تصور میکنه.
شما تو کامنتا میتونید ادامشو بنویسید.
۲۹.۳k
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.