لیچا....پارت۱۷
فرداش:
لیا:توانا دیشب فهمیدم حرفای اون دختره همش دروغ بوه
توانا:اره یاعیز گفت
لیا:خخ چ زود
توانا:لیا این صدای گوشی تو نی؟
لیا:ع اره اره خودشه برم بیارم
الو؟چاعان؟.....اها باش
توانا:چ شد؟
لیا:چاعان بود میخواد منو ببینه
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
لیا:سلام
چاعان:خوش اومدی
لیا:چیزی شده؟
چاعان:ع.....
لیا:چاعان ببخشید که حرفتو باور نکردم
چاعان:لیا رو محکم بغل کردم
چاعان:دیگه باهمیم
لیا:فک کنم☺️....
چاعان:.....
لیا:توانا دیشب فهمیدم حرفای اون دختره همش دروغ بوه
توانا:اره یاعیز گفت
لیا:خخ چ زود
توانا:لیا این صدای گوشی تو نی؟
لیا:ع اره اره خودشه برم بیارم
الو؟چاعان؟.....اها باش
توانا:چ شد؟
لیا:چاعان بود میخواد منو ببینه
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
لیا:سلام
چاعان:خوش اومدی
لیا:چیزی شده؟
چاعان:ع.....
لیا:چاعان ببخشید که حرفتو باور نکردم
چاعان:لیا رو محکم بغل کردم
چاعان:دیگه باهمیم
لیا:فک کنم☺️....
چاعان:.....
۲۲۱
۱۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.