هانما لباشو غنچه کرده بود میخواس ات رو ببوسه که
هانما لباشو غنچه کرده بود میخواس ات رو ببوسه که
ات از خواب بلند شد
هانما نفهمید و لبش تو حالت غنچه موند
ات. هانما داری چی کار میکنی
هانما. ه. ه. هی. چی
ات. چرا لبات اینجوری بود
هان. چون یه اب نبات ترش خوردم اب نبات ترش اره هه هه
ات. اب نبات به منم میدی
هان. نه
ات. هیف شد فکر کردم میخای ببوسیم
ات به هانما نگاه کرد کشیدش تو بغل خودش و لب هانمارو بوسید
ات. کاری که نکردی رو کردم
منم دوست دارم هانما
ادامه
لایک 👍کن
انگشتام به گا رفت
اگر لایک نکنی🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡
ات از خواب بلند شد
هانما نفهمید و لبش تو حالت غنچه موند
ات. هانما داری چی کار میکنی
هانما. ه. ه. هی. چی
ات. چرا لبات اینجوری بود
هان. چون یه اب نبات ترش خوردم اب نبات ترش اره هه هه
ات. اب نبات به منم میدی
هان. نه
ات. هیف شد فکر کردم میخای ببوسیم
ات به هانما نگاه کرد کشیدش تو بغل خودش و لب هانمارو بوسید
ات. کاری که نکردی رو کردم
منم دوست دارم هانما
ادامه
لایک 👍کن
انگشتام به گا رفت
اگر لایک نکنی🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡
۵.۳k
۰۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.