iran
p6
که یهو بابام گفت:...
اصغر آقا:زن همه چیو ورداشتی
صغری خانم : آره
ا.ت جنتلمن ممد بیاین
ا.ت:اومدیم
جیمین:مگه ۲ تا داداش داری
ا.ت:نه
جیمین:پس جنتلمن کیه
ا.ت:منظورش به توعه
جیمین:اووووووو فکر کنم مامانت رو کراش زده ها
ا.ت:نمیدونم شاید
جیمین:ا.ت راستی من دستشویی دارم
ا.ت:بزار بابام بیاد
راستی مواظب باش نیفتی داخل چا
ا.ت:برو بابام اومد
صبر کن این ماسکو بزن ممکنه بخاطر بویی که بابام بلند کرده مسموم شی
جیمین:برو بابا مگه چه بویی بلند کرده
چند مین بعد
جیمین:عووووقققققق چه بوی گندی اوووووفففففف
صغری خانم :زود باشید دیگه
ا.ت جیمین ممد:اومدیم
........
ویو داخل ماشین در راه
جیمین ممد آقا اصغر :ما دستشویی داریم
صغری خانم:بزن کنار برین بشاشین
ادمین:که جیمین ممد و آقا اصغر ردیف وایسادن و کارشونو انجام دادن
جیمین:آخیش
............
ویو شمال
آقا اصغر:(نفس عمیق)وایی چقدر بوی شمال خوبه به به
ادمین:اونا یک خونه کرایه کردن شما خردن رفتن خوابیدن گه صبح ا.ت بیدار شد دید جیمین ممد و باباس نیستن که یهو صدای دادشونو شنید که رفتی بیرون خونه دید ۳ تا سگ دنبالشونن
جیمین:وایییییییی ا.ت نجاتم بده(داد و جیغ)
ممد : هویییییی صگ پدصگ برو گمشو(جیغ)
آقا اصغر :زن چایی بریز زود باش
وای برو گمشو پدصگ(داد)
که یهو...
که یهو بابام گفت:...
اصغر آقا:زن همه چیو ورداشتی
صغری خانم : آره
ا.ت جنتلمن ممد بیاین
ا.ت:اومدیم
جیمین:مگه ۲ تا داداش داری
ا.ت:نه
جیمین:پس جنتلمن کیه
ا.ت:منظورش به توعه
جیمین:اووووووو فکر کنم مامانت رو کراش زده ها
ا.ت:نمیدونم شاید
جیمین:ا.ت راستی من دستشویی دارم
ا.ت:بزار بابام بیاد
راستی مواظب باش نیفتی داخل چا
ا.ت:برو بابام اومد
صبر کن این ماسکو بزن ممکنه بخاطر بویی که بابام بلند کرده مسموم شی
جیمین:برو بابا مگه چه بویی بلند کرده
چند مین بعد
جیمین:عووووقققققق چه بوی گندی اوووووفففففف
صغری خانم :زود باشید دیگه
ا.ت جیمین ممد:اومدیم
........
ویو داخل ماشین در راه
جیمین ممد آقا اصغر :ما دستشویی داریم
صغری خانم:بزن کنار برین بشاشین
ادمین:که جیمین ممد و آقا اصغر ردیف وایسادن و کارشونو انجام دادن
جیمین:آخیش
............
ویو شمال
آقا اصغر:(نفس عمیق)وایی چقدر بوی شمال خوبه به به
ادمین:اونا یک خونه کرایه کردن شما خردن رفتن خوابیدن گه صبح ا.ت بیدار شد دید جیمین ممد و باباس نیستن که یهو صدای دادشونو شنید که رفتی بیرون خونه دید ۳ تا سگ دنبالشونن
جیمین:وایییییییی ا.ت نجاتم بده(داد و جیغ)
ممد : هویییییی صگ پدصگ برو گمشو(جیغ)
آقا اصغر :زن چایی بریز زود باش
وای برو گمشو پدصگ(داد)
که یهو...
۴.۴k
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.