مغالطه ای با عنوان احترام به عقاید(۲)
مغالطهای با عنوان احترام به عقاید(۲)
موضوع دربارهی دو سر طیف از باور ها کاملا شفاف است نازیسم، نژاد پرستی، افکار تروریستی و ... غیر قابل احترام و حتی سزاوار مبارزه هستند و نوع دوستی، کمک به دیگران، صداقت و... بدون هیچ قید و شرطی محترم هستند. اما دربارهی موضوعات بینابینی اظهار نظر بسیار دشوار است دلیل این امر ابهام در مفهوم احترام است. اولا مرز بیاحترامی با انتقاد تند دقیقا کجاست؟ ثانیا مرجع تشخیص بی احترامی و انتقاد چه کسی است؟ به نظر میرسد که نمیتوان مرز انتقاد تند و بیاحترامی و حتی توهین را مشخص کرد بنابراین چون حق آزادی بیان یک حق بنیادین و غیرقابل تغییر برای انسان هاست، نمیتوان کسی را از انتقاد به هر عقیده محروم کرد. همچنین کسی که ادعا میکند باید به عقیده اش احترام گذاشته شود ابتدا باید مشخص کند که احترام گذاشتن دقیقا چه عملی است و ثانیا خود نیز از آن اصول پیروی کرده و با عقاید دیگر آن چنان که انتظار دارد با عقیدهی او رفتار شود، رفتار کند ثالثا نشان دهد که منظور او از احترام مسیر نفی باور او را مسدود نمیکند. لازم است این نکته را نیز یادآوری کرد که احترام (با هر معنا و مفهوم) به یک باور یک وظیفه نیست و اگر کسی به عقیده ای احترام بگذارد، کاری اخلاقی انجام داده است اما عدم احترام نباید هیچ بازخواستی در پی داشته باشد. (استدلال این گزاره سطور قبلیست.)
اما گزاره ای دیگر نیز وجود دارد که شاید التفات به آن راهگشا باشد : هر کس حق دارد هر عقیده ای داشته باشد. این گزاره هیچ اشکال منطقی و یا اخلاقی ندارد. نشان میدهیم که مشکلاتی که دربارهی گزارهی پیشین وجود داشت در باره این گزاره صدق نمیکند. برای مثال فرض کنید که یک فرد نژاد پرست است. این فرد همچنان محترم است و باید به تمام حقوق آن احترام گذاشت و نمیتوان صرفا به خاطر نژاد پرستی اش او را بازخواست کرد اما میتوان به اعتقاد به نژاد پرستی - که او نیز به آن باور دارد - شدیدا تاخت و مورد تند ترین انتقاد ها قرار داد حال این فرد هم میتواند از عقیدهی خود -هر طور که تمایل دارد - دفاع کند. توجه شود که بحث درباب اعتقاد است و موضوع عمل به اعتقاد کاملا از این موضوع جداست.
در نهایت میتوان بحث فوق را اینگونه جمع بندی کرد:
هر عقیده ای محترم نیست اما حق داشتن هر عقیده ای محترم است.
#حزب_الله
#حجاب #حیاوعفت_زنان #غیرت_مردان
#فتنه_فواحش #بی_تی_اس
موضوع دربارهی دو سر طیف از باور ها کاملا شفاف است نازیسم، نژاد پرستی، افکار تروریستی و ... غیر قابل احترام و حتی سزاوار مبارزه هستند و نوع دوستی، کمک به دیگران، صداقت و... بدون هیچ قید و شرطی محترم هستند. اما دربارهی موضوعات بینابینی اظهار نظر بسیار دشوار است دلیل این امر ابهام در مفهوم احترام است. اولا مرز بیاحترامی با انتقاد تند دقیقا کجاست؟ ثانیا مرجع تشخیص بی احترامی و انتقاد چه کسی است؟ به نظر میرسد که نمیتوان مرز انتقاد تند و بیاحترامی و حتی توهین را مشخص کرد بنابراین چون حق آزادی بیان یک حق بنیادین و غیرقابل تغییر برای انسان هاست، نمیتوان کسی را از انتقاد به هر عقیده محروم کرد. همچنین کسی که ادعا میکند باید به عقیده اش احترام گذاشته شود ابتدا باید مشخص کند که احترام گذاشتن دقیقا چه عملی است و ثانیا خود نیز از آن اصول پیروی کرده و با عقاید دیگر آن چنان که انتظار دارد با عقیدهی او رفتار شود، رفتار کند ثالثا نشان دهد که منظور او از احترام مسیر نفی باور او را مسدود نمیکند. لازم است این نکته را نیز یادآوری کرد که احترام (با هر معنا و مفهوم) به یک باور یک وظیفه نیست و اگر کسی به عقیده ای احترام بگذارد، کاری اخلاقی انجام داده است اما عدم احترام نباید هیچ بازخواستی در پی داشته باشد. (استدلال این گزاره سطور قبلیست.)
اما گزاره ای دیگر نیز وجود دارد که شاید التفات به آن راهگشا باشد : هر کس حق دارد هر عقیده ای داشته باشد. این گزاره هیچ اشکال منطقی و یا اخلاقی ندارد. نشان میدهیم که مشکلاتی که دربارهی گزارهی پیشین وجود داشت در باره این گزاره صدق نمیکند. برای مثال فرض کنید که یک فرد نژاد پرست است. این فرد همچنان محترم است و باید به تمام حقوق آن احترام گذاشت و نمیتوان صرفا به خاطر نژاد پرستی اش او را بازخواست کرد اما میتوان به اعتقاد به نژاد پرستی - که او نیز به آن باور دارد - شدیدا تاخت و مورد تند ترین انتقاد ها قرار داد حال این فرد هم میتواند از عقیدهی خود -هر طور که تمایل دارد - دفاع کند. توجه شود که بحث درباب اعتقاد است و موضوع عمل به اعتقاد کاملا از این موضوع جداست.
در نهایت میتوان بحث فوق را اینگونه جمع بندی کرد:
هر عقیده ای محترم نیست اما حق داشتن هر عقیده ای محترم است.
#حزب_الله
#حجاب #حیاوعفت_زنان #غیرت_مردان
#فتنه_فواحش #بی_تی_اس
۱.۵k
۰۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.