من هفت تا ددی دارم
❤❤❤❤❤❤❤
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_5
فین فین کوتاهی کردم و برای اینکه بخاطر من دعواشون نشه
دستام رو از دور گردن پسره آروم آروم باز کرد و ازش فاصله گرفتم
روی پاش نشسته بودم اما صورتم رو به سمت اون 6 تا پسر دیگه برگردوندم
هر 6 تاشون با کنجکاوی نگاهم میکردن پاهام هنوز ضعف داشت اما به سختی از روی پای پسره بلند شدم
و رو به روی هر هفت نفرشون وایسادم و با صدای لرزونی گفتم:م..من...م.مع...معذرت..م..م..میخوام...ش...شمارم....ت..توی..د...دردسر...ا...اندا..ختم
همشون با کنجکاوی بهم زل زده بودن خواستم به طرف در ورودی برم که سرم گیج شد و نزدیک بود بیفتم
که دوباره همون پسر اولی گرفتم عین پرکاه بلندم کرد و دوباره روی مبل توی بقلش نشوندم
یهو یکی از پسرا که شباهت عجیبی به خرگوش داشت گفت:مارو میشناسی؟؟
من:نه
اون یکی دیگه با تعجب گفت:واقعا مارو نمیشناسی؟
من:نه
#ANIL
@dady_2021
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_5
فین فین کوتاهی کردم و برای اینکه بخاطر من دعواشون نشه
دستام رو از دور گردن پسره آروم آروم باز کرد و ازش فاصله گرفتم
روی پاش نشسته بودم اما صورتم رو به سمت اون 6 تا پسر دیگه برگردوندم
هر 6 تاشون با کنجکاوی نگاهم میکردن پاهام هنوز ضعف داشت اما به سختی از روی پای پسره بلند شدم
و رو به روی هر هفت نفرشون وایسادم و با صدای لرزونی گفتم:م..من...م.مع...معذرت..م..م..میخوام...ش...شمارم....ت..توی..د...دردسر...ا...اندا..ختم
همشون با کنجکاوی بهم زل زده بودن خواستم به طرف در ورودی برم که سرم گیج شد و نزدیک بود بیفتم
که دوباره همون پسر اولی گرفتم عین پرکاه بلندم کرد و دوباره روی مبل توی بقلش نشوندم
یهو یکی از پسرا که شباهت عجیبی به خرگوش داشت گفت:مارو میشناسی؟؟
من:نه
اون یکی دیگه با تعجب گفت:واقعا مارو نمیشناسی؟
من:نه
#ANIL
@dady_2021
۱۹.۰k
۰۲ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.