توکیو پارت ۳۱
توکیو پارت ۳۱
از دید میکو
اومد دستشو روی شونم گذاشت که یهو چیفو از اون طرف پیداش شد
میکو زیر لب : چ.....چیفیو
چیفو : هوی شما سه تا نردبون اوفتادین به جون یه دختر کوچولو
(اون پسره که دستش روی شونم بود ∆)
( یکی از اونایی که دستمو گرفته بود § )
( اون یکی که دستمو گرفته بود &)
∆ شما کی باشی ک.......
چیفو نذاشت حرفش تموم بشه و تا میخورد داشت بهش مشت میزد یکی از اونایی که دستمو گرفته بود رفت تا به دوستش کمک کنه منم اون یکیو زدم
خلاصه برنده شدیم موتور مایکیو پر کردیم و برگشتیم ساحل
مایکی : چی شده چرا پره خون شدین
میکو : هیچی سه تا نردبون له کردیم
مایکی : آها
کازو : میکو میای مسابقه ی شنا بزاریم
میکو : آره ولی اگه باختی تخصیر خودته
کازو : باشه
مسابقه دادیم و من بردم
خلاصه روز خوبی بود و بعدش همه رفتیم خونه
از دید میکو
اومد دستشو روی شونم گذاشت که یهو چیفو از اون طرف پیداش شد
میکو زیر لب : چ.....چیفیو
چیفو : هوی شما سه تا نردبون اوفتادین به جون یه دختر کوچولو
(اون پسره که دستش روی شونم بود ∆)
( یکی از اونایی که دستمو گرفته بود § )
( اون یکی که دستمو گرفته بود &)
∆ شما کی باشی ک.......
چیفو نذاشت حرفش تموم بشه و تا میخورد داشت بهش مشت میزد یکی از اونایی که دستمو گرفته بود رفت تا به دوستش کمک کنه منم اون یکیو زدم
خلاصه برنده شدیم موتور مایکیو پر کردیم و برگشتیم ساحل
مایکی : چی شده چرا پره خون شدین
میکو : هیچی سه تا نردبون له کردیم
مایکی : آها
کازو : میکو میای مسابقه ی شنا بزاریم
میکو : آره ولی اگه باختی تخصیر خودته
کازو : باشه
مسابقه دادیم و من بردم
خلاصه روز خوبی بود و بعدش همه رفتیم خونه
۴.۷k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.