.
.
«چرا چنين سخت؟»
زغالسنگ روزی به الماس چنين گفت
«مگر ما خويشانِ نزديک نيستيم؟»
چرا چنين نرم؟ برادران، من از شما چنين میپرسم: مگر شما برادرانِ من نيستيد؟
چرا چنين نرم؟ چنين سست و تسليم؟ چرا ردّ و انكار در دلهایِ شما چنين بسيار است؟ چرا سرنوشت در نگاههایِ شما چنين كم؟
و اگر نخواهيد سرنوشت باشيد و سرسخت، چگونه توانيد همپایِ من فتح كرد؟
و اگر سختیِ شما نخواهد برق زند و بدرّد و ببُرَد، چگونه توانيد روزی همپای من آفريد؟
زيرا آفرينندگان سختاند و سعادت در نظرِ شما اين باد كه هزارهها را چنان در چنگ بفشاريد كه موم را
سعادت نگاشتنِ خواستِ هزارهها ست؛ نگاشتنی همچون نگاشتن بر مفرغ، بر سختتر از مفرغ، بر اصيلتر از مفرغ
تنها اصيلترينان يكپارچه سختاند
برادران، من اين لوحِ نو را بر فرازِ شما می نهم:
سخت شويد!
#فردریش_نیچه
«چرا چنين سخت؟»
زغالسنگ روزی به الماس چنين گفت
«مگر ما خويشانِ نزديک نيستيم؟»
چرا چنين نرم؟ برادران، من از شما چنين میپرسم: مگر شما برادرانِ من نيستيد؟
چرا چنين نرم؟ چنين سست و تسليم؟ چرا ردّ و انكار در دلهایِ شما چنين بسيار است؟ چرا سرنوشت در نگاههایِ شما چنين كم؟
و اگر نخواهيد سرنوشت باشيد و سرسخت، چگونه توانيد همپایِ من فتح كرد؟
و اگر سختیِ شما نخواهد برق زند و بدرّد و ببُرَد، چگونه توانيد روزی همپای من آفريد؟
زيرا آفرينندگان سختاند و سعادت در نظرِ شما اين باد كه هزارهها را چنان در چنگ بفشاريد كه موم را
سعادت نگاشتنِ خواستِ هزارهها ست؛ نگاشتنی همچون نگاشتن بر مفرغ، بر سختتر از مفرغ، بر اصيلتر از مفرغ
تنها اصيلترينان يكپارچه سختاند
برادران، من اين لوحِ نو را بر فرازِ شما می نهم:
سخت شويد!
#فردریش_نیچه
۳۴.۶k
۱۳ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.