My Lucifer-⁴⁰-
My Lucifer
Part:⁴⁰
_____________
اه الان چند روزه که اینجام جای اون شلاق ها یکم رفته امروز میخواد برای اون هیونجین پدسگ مهمون بیاد و من به یه دلیل نامعلوم باید تو اتاق که قفله بمونم و صدایی از خودم درنیارم منم چاره دیگه ای نداشتم پس به حرفش گوش دادم داخل اتاق بودم که صدای آشنایی به گوشم رسید یکم دقت کردم ذو صدا جیمین بود داشت با تلفن حرف میزد
_مکالمشون_
باشه.....نه.اوکی بای ععه کوک وایسا وایسا عا ببین اینجا یه اتاق هست که درش قفله.....باشه خدافظ
بعداز اینکه مکالمشون تموم شد با پا دوتا زدم تودر
/:کسی اونجاس؟
+:آره
/:ا/ت تویی؟
+:آره
/:میدونی کیلید این دره کجاس؟
+:یا دستشه یا اتاق کارش
/:آها
/:حالت خوبه
+:او..اوهوم
/:داری بم دروغ میگی اگه حالت خوب بود چرا لکنت گرفتی؟
+:خب... خب اه هیچیی
(بچم جیمین هنوز پشت در داره با ای اسکل حرف میزنه)
/:اوکی همین اتاق بغلیه؟
+:اوهوم
/:یدقه صبر کن
/:عهه یکی داره میاد
+:اییش(پییش)
~:عه جیمین چرااینجایی؟
/:چون داشتم باتلفن حرف میزدم الان تازه تموم شد
~:باکی حرف میزدید؟(فضولی آیا؟)
/:به خودم مربوط هست.من میرم
~:اوکی.بعد از اینکه جیمین رفت هیونجین رفت داخل اتاق کاره خودش کیلید درو برداشت و قفل اتاق ا/ت و یونا رو باز کرد دید که ا/ت خوابیده پس رفت و............
Part:⁴⁰
_____________
اه الان چند روزه که اینجام جای اون شلاق ها یکم رفته امروز میخواد برای اون هیونجین پدسگ مهمون بیاد و من به یه دلیل نامعلوم باید تو اتاق که قفله بمونم و صدایی از خودم درنیارم منم چاره دیگه ای نداشتم پس به حرفش گوش دادم داخل اتاق بودم که صدای آشنایی به گوشم رسید یکم دقت کردم ذو صدا جیمین بود داشت با تلفن حرف میزد
_مکالمشون_
باشه.....نه.اوکی بای ععه کوک وایسا وایسا عا ببین اینجا یه اتاق هست که درش قفله.....باشه خدافظ
بعداز اینکه مکالمشون تموم شد با پا دوتا زدم تودر
/:کسی اونجاس؟
+:آره
/:ا/ت تویی؟
+:آره
/:میدونی کیلید این دره کجاس؟
+:یا دستشه یا اتاق کارش
/:آها
/:حالت خوبه
+:او..اوهوم
/:داری بم دروغ میگی اگه حالت خوب بود چرا لکنت گرفتی؟
+:خب... خب اه هیچیی
(بچم جیمین هنوز پشت در داره با ای اسکل حرف میزنه)
/:اوکی همین اتاق بغلیه؟
+:اوهوم
/:یدقه صبر کن
/:عهه یکی داره میاد
+:اییش(پییش)
~:عه جیمین چرااینجایی؟
/:چون داشتم باتلفن حرف میزدم الان تازه تموم شد
~:باکی حرف میزدید؟(فضولی آیا؟)
/:به خودم مربوط هست.من میرم
~:اوکی.بعد از اینکه جیمین رفت هیونجین رفت داخل اتاق کاره خودش کیلید درو برداشت و قفل اتاق ا/ت و یونا رو باز کرد دید که ا/ت خوابیده پس رفت و............
۶.۶k
۰۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.