پارت ۱۱
پارت ۱۱
کوک به ناچار شروع به کوبیدن مرد به این ور و اون ور کرد که با خوردن سر مرد به میز دستش از گردن پسر رها شد پسر بلند شد و گردنش رو گرفت
_ آه سخت بود
لبخندی زد
_ ولی کیف داد بریم سراغ کارمون
چاقوش رو توی دستش چرخوند و سمت دختری که گردنشو زده بود رفت
سئول*
هوپی رو رسوندم خونش و سوار ماشین شدم تا راهی خونه شم ولی گوشیم زنگ خورد جینا بود برداشتم
+ بله ؟
^ خانم کاترین سریع به این ادرسی که میگم بیاین سه قتل رخ داده
+ سه تا؟ دارم میام
ماشین و روشن کردم و سمت ادرس رفتم
ذهن کاترین : خرگوشی واقعا شورش رو در آوردی ولی نگران نباش بالاخره گیرت میارم
محل حادثه *
وارد خونه شدم همه جا پر خون شده بود و بعضی از وسایلا شکسته بودن
+ انگار اینبار درگیری به وجود اومده
^ بله با یه مرد از پشت به قاتل حمله کرده
+ پس باید شکه شده باشه
نگاهی به جنازه ها کردم
+ اینبار ....
^ بله چون سه نفر بودن هر کدوم از روش هاش رو روی یکیشون انجام داده تشخیص دختره و مرده سادست اما زنه نه
+ اره چشماش کامله در اومده هوم فک کنم این زن رو میشناسم
بلند شدم و به اطراف نگا میکردم که یه کت دور کمرم بسته شد برگشتم و الکس رو دیدم
٪ انگار جای خاصی بودین
+ آه اره قاتل رفته بود تا توی کلاب یه نفر رو ....
یه لحظه خشکم زد این زن همونیه که توی بار دیدمش اره پس قاتل اونجا بوده ولی چرا اونجا نکشتش؟
توی افکارم بودم که یه دوربین گوشه خونه دیدم
+ الکس چک کن ببین توی اون دوربین چیزی ثبت شده یا نه
٪ بله چک میکنم
+ خوبه جینا تو هم به این جسد ها رسیدگی کن شاید چیزی ازشون فهمیده
^ بله خانم
لبخندی زدم و از صحنه جرم خارج شدم
ذهن کاترین : .......
کوک به ناچار شروع به کوبیدن مرد به این ور و اون ور کرد که با خوردن سر مرد به میز دستش از گردن پسر رها شد پسر بلند شد و گردنش رو گرفت
_ آه سخت بود
لبخندی زد
_ ولی کیف داد بریم سراغ کارمون
چاقوش رو توی دستش چرخوند و سمت دختری که گردنشو زده بود رفت
سئول*
هوپی رو رسوندم خونش و سوار ماشین شدم تا راهی خونه شم ولی گوشیم زنگ خورد جینا بود برداشتم
+ بله ؟
^ خانم کاترین سریع به این ادرسی که میگم بیاین سه قتل رخ داده
+ سه تا؟ دارم میام
ماشین و روشن کردم و سمت ادرس رفتم
ذهن کاترین : خرگوشی واقعا شورش رو در آوردی ولی نگران نباش بالاخره گیرت میارم
محل حادثه *
وارد خونه شدم همه جا پر خون شده بود و بعضی از وسایلا شکسته بودن
+ انگار اینبار درگیری به وجود اومده
^ بله با یه مرد از پشت به قاتل حمله کرده
+ پس باید شکه شده باشه
نگاهی به جنازه ها کردم
+ اینبار ....
^ بله چون سه نفر بودن هر کدوم از روش هاش رو روی یکیشون انجام داده تشخیص دختره و مرده سادست اما زنه نه
+ اره چشماش کامله در اومده هوم فک کنم این زن رو میشناسم
بلند شدم و به اطراف نگا میکردم که یه کت دور کمرم بسته شد برگشتم و الکس رو دیدم
٪ انگار جای خاصی بودین
+ آه اره قاتل رفته بود تا توی کلاب یه نفر رو ....
یه لحظه خشکم زد این زن همونیه که توی بار دیدمش اره پس قاتل اونجا بوده ولی چرا اونجا نکشتش؟
توی افکارم بودم که یه دوربین گوشه خونه دیدم
+ الکس چک کن ببین توی اون دوربین چیزی ثبت شده یا نه
٪ بله چک میکنم
+ خوبه جینا تو هم به این جسد ها رسیدگی کن شاید چیزی ازشون فهمیده
^ بله خانم
لبخندی زدم و از صحنه جرم خارج شدم
ذهن کاترین : .......
۶.۳k
۱۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.