سناریو فیک
خانواده بد
P2
وقتی رسیدم خونه بابام سریع اومد جلوم و یه سیلی خیلی محکم بهم زد که پخش زمین شدم
=دختره ی عوضی حالا دیگه کارت به جایی کشیده که دزدی میکنی هااااااااا(با داد)
ولی من هیچ کاری نکردم(با بغض سگی)
=که هیچ کاری نکردی (یه لگد میزنه به ات)
آی
=بگو طلا های مامانتو چیکار کردی
به خدا من دست بهشون نزدم حتا نمیدونم جاشون کجاست
=دهن کثیفتو ببند یا میگی کجا گزاشتیشون یا از این خونه و خانواده گم میشی بیرون فهمیدی یا نه
ترجیح میدم برم تا تهمت دروغ بخورم و تحقیر بشم
=چه بهتر یه هرزه از خونمون میره بیرون
ویو ات:
با حرفش بدجوری ناراحت شدم میخواستم جوابشو بدم ولی ندادم نمیدونم چرا ولی ندادم رفتم تو اتاقم و لباسامو ورداشتم و کارتمو که از وقتی بچه بودم پس انداز کردم و ریختم تو این کارت از اتاقم اومدم بیرون میخواستم برم که مارا جلو راهمو گرفت
P2
وقتی رسیدم خونه بابام سریع اومد جلوم و یه سیلی خیلی محکم بهم زد که پخش زمین شدم
=دختره ی عوضی حالا دیگه کارت به جایی کشیده که دزدی میکنی هااااااااا(با داد)
ولی من هیچ کاری نکردم(با بغض سگی)
=که هیچ کاری نکردی (یه لگد میزنه به ات)
آی
=بگو طلا های مامانتو چیکار کردی
به خدا من دست بهشون نزدم حتا نمیدونم جاشون کجاست
=دهن کثیفتو ببند یا میگی کجا گزاشتیشون یا از این خونه و خانواده گم میشی بیرون فهمیدی یا نه
ترجیح میدم برم تا تهمت دروغ بخورم و تحقیر بشم
=چه بهتر یه هرزه از خونمون میره بیرون
ویو ات:
با حرفش بدجوری ناراحت شدم میخواستم جوابشو بدم ولی ندادم نمیدونم چرا ولی ندادم رفتم تو اتاقم و لباسامو ورداشتم و کارتمو که از وقتی بچه بودم پس انداز کردم و ریختم تو این کارت از اتاقم اومدم بیرون میخواستم برم که مارا جلو راهمو گرفت
۱۱۸
۰۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.