شرایط کامل نرسیده بود ولی خب...
شرایط کامل نرسیده بود ولی خب...
حیح...
P:2
کوک:آره من همون پسر سیاه پوشم...*نیشخند
ا.ت:ت....تو...
کوک:من جئون جونکوکم....بزرگترین مافیای جهان....* باز نیشخند
ا.ت:ازم چی میخای...؟؟ولم کنن برن لعنتییی
کوک:خودتو میخام...تازه...قرار نیست به همین زودیا از اینجا آزاد شی کوچولو...
ا.ت:یعنی چی....یعنی چیی خودتو میخام یعنی چییی قرار نیس بریییی*دادو بغض
کوک:میخامت یعنی دوستت دارم....یعنی تو این چند روز و هفته...منو مجذوب خودت کردی...میفهمی؟؟لعنتی ...من همینجوری یکیو نمیدزدم کههه*نسبتا با داد
ا.ت:من دوسپسر دارم...بیخیال شو و منو آزاد کن زود باشش
کوک:*جلو ا.ت زانو زد*به من ربطی نداره دوس پسر یا هر دوست فا*کی داری...من بیخیال نمیشم....الانم بخواب فردا کلی کار داریم کوچولو...
ویو کوک
بلند شدم و رفتم در اتاقشم بستم...خیلی خسته شده بودم پس خوابیدم...بزا فردا کلی کار دارم...
ویو ا.ت
چشامو بستم و سرمو به دیوار تکیه دادم...تو این چند ساعت...چه اتفاقایی ک واسم نیوفتاد....گوشیم...گوشیممم کووو...یون چولللل*داد
روز بعد ساعت ۷ صبح
ویو کوک
با صدای گوشی ا.ت(کوک گوشی ا.ت رو گرفته) بیدار شدم...
زنگ می‌خورد...بلند شدم ببینم کیه این وقت صبح چرا باید بهش زنگ بزنن...
🫀사랑🫀
حتما اون دوسپسر گو*زمیتشه...یه هدیه خوبم واس این ب*چ دارم...*پوزخند
ویو ا.ت
سردرد بدی داشتم...خوابمم نگرفت از شدت سردردم...داشت کم کم گریم می‌گرفت...
ا.ت:درو باز کن لعنتیییی باز کن درووو*داد
کوک:*دیدم از اتاق ا.ت صدای داد میاد ...درو باز کردم...دیدم گریه میکنه...
کوک:چیشده؟خوبی؟چیزیت شده؟؟
ا.ت:ولم کن...برم...*بغض
کوک:حقیقتا....من واس کسی ناراحت نمی‌شدم....تو باهام چیکار کردی دختر...
باانگشتم چونشو گرفتم بالا...و یه بو*سه سطحی به لباش زدم...
خودمم از کارم تعجب کردم....بوسی*دمش؟؟
ا.ت:تو....چیکار کردی....*تعجب و بغضی
کوک:ه.هیچچی...فقط دارم....عشقمو نسبت بهت ابراز میکنم....
ا.ت:ولی من بهت گفتم که من در و س پ س ر دارممم میفهمییی من اونو دوسش دارمم *داد
کوک ویو
با حرفش...خیلی عصبی شدم...چشامو خون گرفت و همین الان میخاستم یه بلایی سر اون پسره الدنگ بیارم...
از طریق گوشی ا.ت...رد طرفو زدم و رفتم دنبالش...
.
.
.
.
.
خب خب ابتباتا...امیدوارم خوشتون اومده باشه...
لطفا برای پارت بعدی(😂)از پارت اول و دوم حمایت کنین...شرایط نمیزارم ولی لایک یادتون نره نظر بدینا...
حیح...
P:2
کوک:آره من همون پسر سیاه پوشم...*نیشخند
ا.ت:ت....تو...
کوک:من جئون جونکوکم....بزرگترین مافیای جهان....* باز نیشخند
ا.ت:ازم چی میخای...؟؟ولم کنن برن لعنتییی
کوک:خودتو میخام...تازه...قرار نیست به همین زودیا از اینجا آزاد شی کوچولو...
ا.ت:یعنی چی....یعنی چیی خودتو میخام یعنی چییی قرار نیس بریییی*دادو بغض
کوک:میخامت یعنی دوستت دارم....یعنی تو این چند روز و هفته...منو مجذوب خودت کردی...میفهمی؟؟لعنتی ...من همینجوری یکیو نمیدزدم کههه*نسبتا با داد
ا.ت:من دوسپسر دارم...بیخیال شو و منو آزاد کن زود باشش
کوک:*جلو ا.ت زانو زد*به من ربطی نداره دوس پسر یا هر دوست فا*کی داری...من بیخیال نمیشم....الانم بخواب فردا کلی کار داریم کوچولو...
ویو کوک
بلند شدم و رفتم در اتاقشم بستم...خیلی خسته شده بودم پس خوابیدم...بزا فردا کلی کار دارم...
ویو ا.ت
چشامو بستم و سرمو به دیوار تکیه دادم...تو این چند ساعت...چه اتفاقایی ک واسم نیوفتاد....گوشیم...گوشیممم کووو...یون چولللل*داد
روز بعد ساعت ۷ صبح
ویو کوک
با صدای گوشی ا.ت(کوک گوشی ا.ت رو گرفته) بیدار شدم...
زنگ می‌خورد...بلند شدم ببینم کیه این وقت صبح چرا باید بهش زنگ بزنن...
🫀사랑🫀
حتما اون دوسپسر گو*زمیتشه...یه هدیه خوبم واس این ب*چ دارم...*پوزخند
ویو ا.ت
سردرد بدی داشتم...خوابمم نگرفت از شدت سردردم...داشت کم کم گریم می‌گرفت...
ا.ت:درو باز کن لعنتیییی باز کن درووو*داد
کوک:*دیدم از اتاق ا.ت صدای داد میاد ...درو باز کردم...دیدم گریه میکنه...
کوک:چیشده؟خوبی؟چیزیت شده؟؟
ا.ت:ولم کن...برم...*بغض
کوک:حقیقتا....من واس کسی ناراحت نمی‌شدم....تو باهام چیکار کردی دختر...
باانگشتم چونشو گرفتم بالا...و یه بو*سه سطحی به لباش زدم...
خودمم از کارم تعجب کردم....بوسی*دمش؟؟
ا.ت:تو....چیکار کردی....*تعجب و بغضی
کوک:ه.هیچچی...فقط دارم....عشقمو نسبت بهت ابراز میکنم....
ا.ت:ولی من بهت گفتم که من در و س پ س ر دارممم میفهمییی من اونو دوسش دارمم *داد
کوک ویو
با حرفش...خیلی عصبی شدم...چشامو خون گرفت و همین الان میخاستم یه بلایی سر اون پسره الدنگ بیارم...
از طریق گوشی ا.ت...رد طرفو زدم و رفتم دنبالش...
.
.
.
.
.
خب خب ابتباتا...امیدوارم خوشتون اومده باشه...
لطفا برای پارت بعدی(😂)از پارت اول و دوم حمایت کنین...شرایط نمیزارم ولی لایک یادتون نره نظر بدینا...
۱.۸k
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.