فیک تهیونگ ازدواج اجباری
پارت 4
با صحنه ای که دیدم قلبم پودر شد
تهیونگ داشت یه دختر رو می بوسید اشکم داشت در میومد اما جلوش رو گرفتم
و سعی کردم بی تفاوت از کنارشون رد شدم رسیدم به اتاق مون دیدم سوتین اونجاست اون
مال من نبود پس
واسه کیه ؟ حتما مال اون دختره است آه
لباسام رو برداشتم و گذاشتم تو چمدون و لباس خشم ام عوض کردم
و یه لباس گرانچ پوشیدم
وسایلم رو برداشتم از پله ها اومدی پایین
داشتم چی میدیم
دختره داشت زیر تهیونگ به فاک می رفت
از اول میدونستم تهیونگ یه عوضیه حرومزاده است
از خونه تا میتونستم دور شدم
زنگ زدم به کوک ( کوک بست فرندش هست )
جواب داد
سلام بانی کوچولو
( علامت کوک _ )
_ سلام جین هو خوبی ؟
کوک میشه بیای دنبالم هق
_ چی شده؟
تو بیا تو راه بهت میگم خو ( با بغض )
_ اوک لوکیشنت رو بفرس
باشه بای
_ بای
قطع کردم و زنگ زدم به جیسو که اونم بیاد خونه کوک
فقط اون دوتا منو درک میکنن و ارومم میکنن
( جی علامتسو + )
+ سلامم خوبی جین هو
سلام جیسو ( با بعضی )
+ چی شده دختر ؟
میشه بیای خونه کوک
+ باشه اومدم وقتی اومدم باید همچی رو بهم بگیا
باشه اونی
کوک رسید
_سلام جین هو چت شد؟
بریم خونت بهت میگم
_ باشه
رسید جیمسو هم رسیده بود
سلام
_ سلام جیسو
+ سلام
+ کوک تو میدونی جین هوش شده؟
_ نه گفت وقتی رسیدیم خونه بهم میگه به تو چی؟
+ به من همین رو گفت من نگرانشم میگم ساعت چند انقدر نگران بودم اصلا حواسم
به ساعت نبود
_ 1
+چییییییییی؟
بچه ها بیاین دیگه
_ اومدیم
فقط به خاطر شما گذاشتید
اما این دفعه باید شرط رو برسونید
20 تا لایک
فالور هام به 200 تا برسه
و اینکه چرا آنفالو میکنید
اگه نمی خواید دیگه فیک رو ادامه نمیدم و از ویس میرم
با صحنه ای که دیدم قلبم پودر شد
تهیونگ داشت یه دختر رو می بوسید اشکم داشت در میومد اما جلوش رو گرفتم
و سعی کردم بی تفاوت از کنارشون رد شدم رسیدم به اتاق مون دیدم سوتین اونجاست اون
مال من نبود پس
واسه کیه ؟ حتما مال اون دختره است آه
لباسام رو برداشتم و گذاشتم تو چمدون و لباس خشم ام عوض کردم
و یه لباس گرانچ پوشیدم
وسایلم رو برداشتم از پله ها اومدی پایین
داشتم چی میدیم
دختره داشت زیر تهیونگ به فاک می رفت
از اول میدونستم تهیونگ یه عوضیه حرومزاده است
از خونه تا میتونستم دور شدم
زنگ زدم به کوک ( کوک بست فرندش هست )
جواب داد
سلام بانی کوچولو
( علامت کوک _ )
_ سلام جین هو خوبی ؟
کوک میشه بیای دنبالم هق
_ چی شده؟
تو بیا تو راه بهت میگم خو ( با بغض )
_ اوک لوکیشنت رو بفرس
باشه بای
_ بای
قطع کردم و زنگ زدم به جیسو که اونم بیاد خونه کوک
فقط اون دوتا منو درک میکنن و ارومم میکنن
( جی علامتسو + )
+ سلامم خوبی جین هو
سلام جیسو ( با بعضی )
+ چی شده دختر ؟
میشه بیای خونه کوک
+ باشه اومدم وقتی اومدم باید همچی رو بهم بگیا
باشه اونی
کوک رسید
_سلام جین هو چت شد؟
بریم خونت بهت میگم
_ باشه
رسید جیمسو هم رسیده بود
سلام
_ سلام جیسو
+ سلام
+ کوک تو میدونی جین هوش شده؟
_ نه گفت وقتی رسیدیم خونه بهم میگه به تو چی؟
+ به من همین رو گفت من نگرانشم میگم ساعت چند انقدر نگران بودم اصلا حواسم
به ساعت نبود
_ 1
+چییییییییی؟
بچه ها بیاین دیگه
_ اومدیم
فقط به خاطر شما گذاشتید
اما این دفعه باید شرط رو برسونید
20 تا لایک
فالور هام به 200 تا برسه
و اینکه چرا آنفالو میکنید
اگه نمی خواید دیگه فیک رو ادامه نمیدم و از ویس میرم
۱۰۹.۵k
۳۱ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.