سناریو

وقتی همزمان عاشقت میشن
پارت 56
نامجون: چیشده
تهیونگ؛: ا. ت حامله😁
جونگ کوک : دارم عمو میشم
جیهوپ: هورا......
جین : امروز مرخصی بگیر برو پیش ا. ت
تهیونگ: ولی تمرین...
نامجون : همونی که جین گفت
تهیونگ: باشه
رفتم خونه
تا ا. ت دیدم بغلش کردم
بوس بارونش کردمم
تهیونگ: مرسی که منو به آرزوم رسوندی
ا. ت: خب میتونی برای تشکر برام رمان بخری
تهیونگ: باشه
چند ماه بعد
بریم پیش دکتر برای تعیین جنسیت
تهیونگ: آماده ی
ا. ت: آره بریم رفتیم
پیش دکتر
دکتر : بچتون پسر دختر
ا. ت و تهیونگ: چی
دکتر : دوقلو بارداری یکی دختر ویکی پسر
ا. ت: ها😳
تهیونگ نگاه کردم تهیونگ لبخند مستطیلی زد
(نویسنده: خب دیگه بچشون بدنیا اومد و تا آخر عمر به خوبی زندگی کردید
وتموم)
ا. ت: نویسنده بی حوصله
نویسنده: کلی آدم دیگه باید شوهر بدم چی میگی تو
ا. ت: به اعصابت کنترل کن



*＊✿❀　❀✿＊*
دوستان این فیک تموم شد بریم واسه بعدی
بوس بهتون
لایک کنید حتما
😘