رمان دزد شیطون پلیس مغرور 2
_کدوم گورستونی بودید؟ بیاید تا نیومده، کارمون رو شروع کنیم اسی و ابی موتورو کنار دیوار خونه
گذاشتن، تا من راحت تر بتونم از دیوار باال برم.
پام رو بلند کردم و گذاشتم روی
موتور و با کمک اسی خودم رو
کشیدم باالی دیوار با تردید
برگشتم سمت ابی و گفتم:
_مطمئنی خونه خالیه؟
_آره خیالت تخت!
با لبخند روم رو ازش گرفتم اول کوله بزرگم رو پرت کردم و بعدم
خودم پریدم روش یک خورده پام درد گرفت، ولی در عوض این دردای کوچیک می ارزید به پولی که
قراره گیرم بیاد.
برای احتیاط نقابم رو زدم
دور و ورم رو یک دید زدم فقط درخت بودو درخت.
از میون درختا رد شدم و خودم و به نزدیک ترین درخت به خونه رسوندم، تکیه ام رو به درخت کناریم
دادم.
به خاطر تاریکی از داخل کولم چراغ قوه رو بیرون آوردم.
همونطور که با دکمه روشن خاموش چراغ قوه درگیر بودم،
صدای پارس سگی رو از پشت سرم شنیدم.
با ترس به عقب برگشتم که سگه سیاه و سفیدی رو دیدم، با اون چشمای ترسناکش به من زل زده
بود.
با ترس چند قدم عقب رفتم که با این کارم سگه یک پرش زد، از ترس جیغ خفه ای کشیدم ولی
گردنش محکم به عقب کشیده شد نگاه کردم، قالده ای دور گردنش بود
گذاشتن، تا من راحت تر بتونم از دیوار باال برم.
پام رو بلند کردم و گذاشتم روی
موتور و با کمک اسی خودم رو
کشیدم باالی دیوار با تردید
برگشتم سمت ابی و گفتم:
_مطمئنی خونه خالیه؟
_آره خیالت تخت!
با لبخند روم رو ازش گرفتم اول کوله بزرگم رو پرت کردم و بعدم
خودم پریدم روش یک خورده پام درد گرفت، ولی در عوض این دردای کوچیک می ارزید به پولی که
قراره گیرم بیاد.
برای احتیاط نقابم رو زدم
دور و ورم رو یک دید زدم فقط درخت بودو درخت.
از میون درختا رد شدم و خودم و به نزدیک ترین درخت به خونه رسوندم، تکیه ام رو به درخت کناریم
دادم.
به خاطر تاریکی از داخل کولم چراغ قوه رو بیرون آوردم.
همونطور که با دکمه روشن خاموش چراغ قوه درگیر بودم،
صدای پارس سگی رو از پشت سرم شنیدم.
با ترس به عقب برگشتم که سگه سیاه و سفیدی رو دیدم، با اون چشمای ترسناکش به من زل زده
بود.
با ترس چند قدم عقب رفتم که با این کارم سگه یک پرش زد، از ترس جیغ خفه ای کشیدم ولی
گردنش محکم به عقب کشیده شد نگاه کردم، قالده ای دور گردنش بود
۹.۲k
۲۷ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.