وقتی بوسیدمت پارت ( 1)

ویو ا.ت
امروز هیجان دارم چون فردا کنسرت BTS هستش وایییییییییییی(با عشق و کلی ذوق 🥲) ؛
(هه جی دوست ا.ت + ا.ت-)
+سلام ا.ت خوبی؟
-سلاممم هه جی چطوری؟
+من خوبم تو چطوری
-من عالی فردا بلاخره BTS رو میبینم بعد مدت ها
( برا مسافرت رفته بود ایتالیا پیش خانوادش چند وقت)
+برین کلاس، بعدن حرف میزنیم راجع بش
-باشه، بریم
ویوا.ت
بعد مدرسه اومدم خونه و با کلی هیجان خابم برد چون با هه جی خرید بودم، خلاصه خابیدم و منتظره فردا بودم
صبح
بیدار شدم و رفتم دوش گرفتم و صبونه خوردم کنسرت ساعت 6 بود و من 5 میخاستم برم
بعد صبونه کارای لازم رو انجام دادم و زدم بیرون از خونه
رفتم شیر کاکائو خوردم و رفتم محل برگزاری کنسرت (حالا هرجا دوس داری)
رسیدم سالن هنوز پر نشوده بود من بیلیت وی ای پی گرفته بودم رفتم نشستم
چند دقیقه گذشته و من تو فکر بودم ك با صدای جیغ ارمیا ی دیگ ب خودم اومدم
اعضا دونه دونه میومدن داخل
منم رفتم از همشون امضا گرفتم رسید ب بایسم تهیونگ قلبم داشت تند تند میزد چون دید استرس دارم بغلم کرد و گفت اروم باش چیزی نیس
بعد کنسرت ی مسابقه بود ک برنده با اعضا ی سفر دو هفته ای میرفت و با اونا زندگی مکرد (دو هفته فقط🥸)
شماره 3 رو گفتن
پشمام شماره صندلی من بود
ینی الان قراره با بی تی اس زندگی کنم



منتظر پارت بعد باش کوچولو
اگ توعم ارمی هستی تو کامنت اصل بده پیدات کنم
......