عشق ابدی پارت ۵۴
عشق ابدی پارت ۵۴
ویو یونگی
دستم رو به حالت نوازش رو دیکش کشیدم که ناله هاش تو دهنم خفه شد ...
بعد ۸ مین بوسیدنش و تحریک کردن دیکش صورتش رو ازم جدا کرد
-ن....نکن!(آروم)
+هوم چرا بیب؟ (پوزخند)
-آ..آیششش فاک
+(نیشخند)
معلوم بود خیلی تحریک شده ، دستم رو بردم سمت لباساش و بدون هیچ رحمی تو تنش جرشون دادم .
-لعنتی !!(ناله)
+هوم بعدا میخری ، فعلا یه کار مهم تر داری که برا ددی انجام بدی(بم)
دو تا انگشتم رو کردم تو دهنش و منتظر موندم تا برام بخوره .
+برام ساک بزن بیب . دوست ندارم ناله های دردت رو بشنوم ...
شروع کرد به ساک زدن با اون زبون فاکیش . پوزیشن ها و حرکاتی که انجام میداد خیلی بد تحریک کننده بود .
دیگه تحمل نداشتم ، پس سریع دستم رو از تو دهنش کشیدم بیرون تا بقیه کار رو انجام بدم
دوتا انگشتم رو گذاشتم رو ورودیش و با یه ضرب واردش کردم که لباش رو به دندون گرفت و آه ریزی کشید . ۵ ثانیه توش نگه داشتم و بعد شروع کردم به حرکت دادن انگشتام. انگشتام تو سوراخ نرم و گرمش میکوبیدم و در جواب ناله هایی میگرفتم که از هر جور ناله دخترا اغوا کننده تر بود .
بلاخره انگشتام رو در آوردم و لباسام رو تو ی حرکت انداختم پایین.
کمرم رو تکیه دادم به تاج تخت و اشاره کردم که بیاد رو پام ؛ اولش تعجب کرده بود . اما بعد اومد و پاهاش رو دو طرفم گذاشت
کمرش رو به دست گرفتم و بعدم آروم روی دیک هارد شدم نشوندمش و کم کم داخلش شدم ؛ دوباره همون حس فوق العاده و بی انتها .
-آهههههههه ، د...درد داره .
+تحمل کن (بم)
-اومممممم . آههه(ناله های ریز)
+بیب بهتره ناله هات رو بزاری برا ۳ دقیقه دیگه (نیشخند)
بعد حرفم لباشو به لبام چسبوندم و بوسه خشن دوباره ای رو شروع کردم .
بعد از مدتی که دیدم کم کم خودش رو ، روی دیکم تکون میده ازش جدا شدم و دوباره کمرش رو گرفتم
+سوار کار خوبی هستی؟!(خمار)
-چ...چی!
+بهم نشون بده (خمار)
شروع کرد حرکت کردن ، لعنتی خیلی خوب خودش رو بالا پایین میکرد . دقیقا عین یه
بلده کار روم بالا پایین میشد ؛ دیگه نمیتونستم تو اون پوزیشن هاش ناله نکنم
+آهه فاک بیب .
-آههههههه .... اومممممم
+ب...بیشتر بیب ، تند تر
سرعتش رو بیشتر کرد و یه دستش رو برای تکیه گاه روی شکمم گذاشت . صداش با ضرباتی که میزد یکی شده بود
-آه...آه...آ...آ...آهههههه
+ناله کن بیب ... ناله کن
-آههههههههه ... آ...آه...آ..آهههه
نمیخواستم به این زودی ارضا بشم . تصور اینکه حالا دیکم به نقطه پروستات معرکه اش میخوره و سوراخ نرم و گرمش رو حس میکنم عالی بود ؛ وقتی دیدم هر دو مون نزدیکیم با یه حرکت از رو خودم بلندش کردم و داگی استایلش کردم
سریع کردم توش و با خشن ترین حالت ممکن شروع کردم تلمبه زدن . تخت از حرکات سریع و تکونای بدنش میلرزید
عالی بود وقتی...
پارت بعدم اسماته
ویو یونگی
دستم رو به حالت نوازش رو دیکش کشیدم که ناله هاش تو دهنم خفه شد ...
بعد ۸ مین بوسیدنش و تحریک کردن دیکش صورتش رو ازم جدا کرد
-ن....نکن!(آروم)
+هوم چرا بیب؟ (پوزخند)
-آ..آیششش فاک
+(نیشخند)
معلوم بود خیلی تحریک شده ، دستم رو بردم سمت لباساش و بدون هیچ رحمی تو تنش جرشون دادم .
-لعنتی !!(ناله)
+هوم بعدا میخری ، فعلا یه کار مهم تر داری که برا ددی انجام بدی(بم)
دو تا انگشتم رو کردم تو دهنش و منتظر موندم تا برام بخوره .
+برام ساک بزن بیب . دوست ندارم ناله های دردت رو بشنوم ...
شروع کرد به ساک زدن با اون زبون فاکیش . پوزیشن ها و حرکاتی که انجام میداد خیلی بد تحریک کننده بود .
دیگه تحمل نداشتم ، پس سریع دستم رو از تو دهنش کشیدم بیرون تا بقیه کار رو انجام بدم
دوتا انگشتم رو گذاشتم رو ورودیش و با یه ضرب واردش کردم که لباش رو به دندون گرفت و آه ریزی کشید . ۵ ثانیه توش نگه داشتم و بعد شروع کردم به حرکت دادن انگشتام. انگشتام تو سوراخ نرم و گرمش میکوبیدم و در جواب ناله هایی میگرفتم که از هر جور ناله دخترا اغوا کننده تر بود .
بلاخره انگشتام رو در آوردم و لباسام رو تو ی حرکت انداختم پایین.
کمرم رو تکیه دادم به تاج تخت و اشاره کردم که بیاد رو پام ؛ اولش تعجب کرده بود . اما بعد اومد و پاهاش رو دو طرفم گذاشت
کمرش رو به دست گرفتم و بعدم آروم روی دیک هارد شدم نشوندمش و کم کم داخلش شدم ؛ دوباره همون حس فوق العاده و بی انتها .
-آهههههههه ، د...درد داره .
+تحمل کن (بم)
-اومممممم . آههه(ناله های ریز)
+بیب بهتره ناله هات رو بزاری برا ۳ دقیقه دیگه (نیشخند)
بعد حرفم لباشو به لبام چسبوندم و بوسه خشن دوباره ای رو شروع کردم .
بعد از مدتی که دیدم کم کم خودش رو ، روی دیکم تکون میده ازش جدا شدم و دوباره کمرش رو گرفتم
+سوار کار خوبی هستی؟!(خمار)
-چ...چی!
+بهم نشون بده (خمار)
شروع کرد حرکت کردن ، لعنتی خیلی خوب خودش رو بالا پایین میکرد . دقیقا عین یه
بلده کار روم بالا پایین میشد ؛ دیگه نمیتونستم تو اون پوزیشن هاش ناله نکنم
+آهه فاک بیب .
-آههههههه .... اومممممم
+ب...بیشتر بیب ، تند تر
سرعتش رو بیشتر کرد و یه دستش رو برای تکیه گاه روی شکمم گذاشت . صداش با ضرباتی که میزد یکی شده بود
-آه...آه...آ...آ...آهههههه
+ناله کن بیب ... ناله کن
-آههههههههه ... آ...آه...آ..آهههه
نمیخواستم به این زودی ارضا بشم . تصور اینکه حالا دیکم به نقطه پروستات معرکه اش میخوره و سوراخ نرم و گرمش رو حس میکنم عالی بود ؛ وقتی دیدم هر دو مون نزدیکیم با یه حرکت از رو خودم بلندش کردم و داگی استایلش کردم
سریع کردم توش و با خشن ترین حالت ممکن شروع کردم تلمبه زدن . تخت از حرکات سریع و تکونای بدنش میلرزید
عالی بود وقتی...
پارت بعدم اسماته
۴.۲k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.