قشنگترین متنی که تا حالا خوندم
قشنگترین متنی که تا حالا خوندم
آتش و آب و آبرو با هم
هر سه گشتند، در سفر همراه...
عهد کردند، هر یکی گم شد
با نشانی ز خود شود پیدا
گفت#آتش: به هر کجا دود است
میتوان یافتن مرا آنجا
#آب گفتا، نشان من پیداست
هر کجا باغ هست و سبزه بیا
#آبرو رفت و گوشه ای بگرفت
گریه سر داد. گریه ای جانکاه
#آتش آن حال دید و حیران شد
#آب. در لرزه شد، ز سر تا پا
گفتش#آتش، که گریه ی تو ز چیست؟
#آب گفتا بگو نشانه چو ما
#آبرو لحظه ای به خویش آمد
دیدگان پاک کرد و کرد نگاه
گفت محکم مرا نگه دارید
گر شوم گُم نمیشوم پیدا*
آتش و آب و آبرو با هم
هر سه گشتند، در سفر همراه...
عهد کردند، هر یکی گم شد
با نشانی ز خود شود پیدا
گفت#آتش: به هر کجا دود است
میتوان یافتن مرا آنجا
#آب گفتا، نشان من پیداست
هر کجا باغ هست و سبزه بیا
#آبرو رفت و گوشه ای بگرفت
گریه سر داد. گریه ای جانکاه
#آتش آن حال دید و حیران شد
#آب. در لرزه شد، ز سر تا پا
گفتش#آتش، که گریه ی تو ز چیست؟
#آب گفتا بگو نشانه چو ما
#آبرو لحظه ای به خویش آمد
دیدگان پاک کرد و کرد نگاه
گفت محکم مرا نگه دارید
گر شوم گُم نمیشوم پیدا*
۶۸۰
۲۹ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.