𝚙𝚊𝚛𝚝⁵⁴ آخر
عشق یا نیاز( 𝐋𝐨𝐯𝐞 𝐨𝐫 𝐧𝐞𝐞𝐝)𝚙𝚊𝚛𝚝⁵⁴
+ دیدی گقتم ما می بریم _ آفرین به شما چقدر خوب اجرا میکردی کیوتچه + شما هم اونجا خیلی هات بودین داشت گرمم میشد. اومد نزدیکم گفت _ گرم ترت شد + نکن و دوتایی خندیدیم _ فعلا بای کیوتچه من + بای بای بانی کوچولو..... دلم براش خیلی تنگ شده بودو از یه جایی هم از این به بعد دیدارمون سخت میشه چون کوک قیافه من رو تو اون مصاحبه نشون نداده( همون که اعلام کرد دوست دختر داره ) وایی دوباره بدبختی. با کلافه رفتم سمت ماشین....چانگ: چی شده + هیچی. هممون خسته بودیم وقتی رسیدمخوابگاه رفتم سریع سمت اتاقم از خستگی خوابم برده بود صبح منجیر اومد بیدارمون کرد و همون کار های همیشگی اصلا کوک رو ندیدم خیلی دلمبراش تنگ شده بود امروز واقعا زد به سرم و رفتم سمت کمپانیشون رفتم داخل و به سمت اطلاعات + سلام ببخشید اعضا کجان ٪ تو اتاق دنس شما + اممممم یکی . سریع رفتم سمت اتاقشون هیج صدایی نمیومد در باز کردم دیدم کوک رو زمین نشسته سریع دویدم سمتش و پریدمتو بغلش _ اههه هه جی یواش تر از بغلش اومدم بیرون دستمو بردم سمت صورتش قابش کردم _ هه جی گریه میکنی + ها نه کلاهمو آورد بيرون _ اخیع بیبیم + کوک دلم برات تنگ شده بود _ من بیشتر..... کنارش نشستم _ ججوری اومدی + تنهایی _ مراقب باش دختر نمیگی سنسل ها میبیننت( سنسل یه کلمه انگلیسی که فارسیش میشه جذاب و اسم طرفدار های گروه اسوان هست شما هر چی دوست دارید بزارید ) + انقدر دلم برات تنگ شده بود که اینا رو در نظر نگرفتم و میخواستم باهات در مورد یه چیزی صبحت کنم _ بگو + در مورد شایعات که میگن بهمون فهمیدی _ ارع + میخوام با خبرنگار ها صبحت کنیم میای _ اگر راه درستی هست باشه + شاید هیت زیاد بگیرم ولی رابطمون مهم تره _ هر جور خودت میدونی به تصمیمت احترام میزارم......پس بگم بیان + ارع واییی الان دیرم میشه _ بهت خبر میدم + خداحافظ
.
.
.
فردا:
جایی که خبر نگار ها جمع شده بودن رفتم رو صندلی نشستم کوک هم اومد و مصاحبه شروع شد ٪ آقای جئون آیا واقعا این شایعه ها درسته _ خب امروز اومدیم در مورد این مورد صبحت کنیم از اونجایی که قبلا گقتم دختری هست دوسش دارم هه جی بود ٪ خانم کیم میخواستن با آیدل شدن به شما نزدیک بشن + خیر تصمیم من یهویی شد و از قبلش آشنا شدیم ٪اینطوری که بیشتر هیت میگیرن + من به این ها اهمیت نمیدم...... بلاخره تموم شد با کوک خداحافظی کردمو رفتم.....
پرش زمانی:
برای کنسرت آماده بودیم و رفتیمرو صحنه.....
از زبان چانگ: از وقتی رو استیج بودیم چن تا چیز به سمت هه جی پرت میشد اما ادامه میداد اجرا تموم شد و رو استیج بودیم و تا مجری بیاد......٪ سلام من میزبان هستم...... خب خانم هه جی شما حالتون خوبه + ارع ممنون ٪ میتونید در باره اون مصاحبه توضیح بدین + خب همه چی درست بود امیدوارم قبولش کنید و به انتخاب آیدل هاتون احترام بذارید ٪ و پاتون + مشکلی نیست زخم کوچیه چانگ: سلام در این باره صبحتی داشتم از اونجایی که اون دختر هه جی هست هیت زیاد میگیره اما امیدوارم که واقعا بهش صدمه نزنید و با این موضوع کنار بیاین شما فندوم قوی هستین و فندوم آرمی و فندوم سنسل و فندوم های دیگه تصمیم های درست میگیرید.........
.
.
.
.
چن سال بعد:
+ کوکی.....کوکی.. _ هی جی بسه نگو کوکی من کوکم کوکی نا کوک بیسکویت نیستم به مولا +نچ تا آخر عمرم میگم کوکی _ بیبی + ددی _ دیدی مثلا گفتی میخوای بگی کوکی . دوتایی زدیمزیر خنده + این چن سال آرامش داشتم کنار تو _ بیبی خیلی دوست دارم جوری که نمیتونی تصورش کنی + میدونی از چی میخوام صتشکر کنم _ چی + نیازمون چون تونستیم نیمه گمشده مون رو پیدا کنیم درسته درد داشت ولی اولش نفرت بود و دردش زیاد شد و کمکم که عاشق هم شدیم خوب شد مثل یه درختی هست که بدون ریشه زنده نیست _ خوشحالم که پیدات کردم و عاشقت شدم.......
____________________________
نیاز مون بر طرف شد و زندگی خوبی به عنوان دو آیدل داشتیم شاید کمی هیت میگرفتیم اما هیچوقت عشقمون نسبت به همدیگه کمنشده
( هل دان دان هل یدانه هل هه جی هل کوک هل یدان هل رسیدن به هم عاشقانه ) + نویسنده ایرانی خوبه چون از اهنگ های ایرانی با خبره _ خو به من یاد بده ( مخلصیم خانم هه جی ) + چاکریم _ نویسنده برو زودی هه جی تا صبح میخاد کلمات ایرانی به کار ببره ( داش گلم میرم کنار هم خوشبخت شین بای ) + داچم برو به سلامت _ خداحافظ.......
گود بای گایز اینم آخر داستانمون حیح😂🙏🏻
برای رمان بعدی نظر سنجی میزارم
+ دیدی گقتم ما می بریم _ آفرین به شما چقدر خوب اجرا میکردی کیوتچه + شما هم اونجا خیلی هات بودین داشت گرمم میشد. اومد نزدیکم گفت _ گرم ترت شد + نکن و دوتایی خندیدیم _ فعلا بای کیوتچه من + بای بای بانی کوچولو..... دلم براش خیلی تنگ شده بودو از یه جایی هم از این به بعد دیدارمون سخت میشه چون کوک قیافه من رو تو اون مصاحبه نشون نداده( همون که اعلام کرد دوست دختر داره ) وایی دوباره بدبختی. با کلافه رفتم سمت ماشین....چانگ: چی شده + هیچی. هممون خسته بودیم وقتی رسیدمخوابگاه رفتم سریع سمت اتاقم از خستگی خوابم برده بود صبح منجیر اومد بیدارمون کرد و همون کار های همیشگی اصلا کوک رو ندیدم خیلی دلمبراش تنگ شده بود امروز واقعا زد به سرم و رفتم سمت کمپانیشون رفتم داخل و به سمت اطلاعات + سلام ببخشید اعضا کجان ٪ تو اتاق دنس شما + اممممم یکی . سریع رفتم سمت اتاقشون هیج صدایی نمیومد در باز کردم دیدم کوک رو زمین نشسته سریع دویدم سمتش و پریدمتو بغلش _ اههه هه جی یواش تر از بغلش اومدم بیرون دستمو بردم سمت صورتش قابش کردم _ هه جی گریه میکنی + ها نه کلاهمو آورد بيرون _ اخیع بیبیم + کوک دلم برات تنگ شده بود _ من بیشتر..... کنارش نشستم _ ججوری اومدی + تنهایی _ مراقب باش دختر نمیگی سنسل ها میبیننت( سنسل یه کلمه انگلیسی که فارسیش میشه جذاب و اسم طرفدار های گروه اسوان هست شما هر چی دوست دارید بزارید ) + انقدر دلم برات تنگ شده بود که اینا رو در نظر نگرفتم و میخواستم باهات در مورد یه چیزی صبحت کنم _ بگو + در مورد شایعات که میگن بهمون فهمیدی _ ارع + میخوام با خبرنگار ها صبحت کنیم میای _ اگر راه درستی هست باشه + شاید هیت زیاد بگیرم ولی رابطمون مهم تره _ هر جور خودت میدونی به تصمیمت احترام میزارم......پس بگم بیان + ارع واییی الان دیرم میشه _ بهت خبر میدم + خداحافظ
.
.
.
فردا:
جایی که خبر نگار ها جمع شده بودن رفتم رو صندلی نشستم کوک هم اومد و مصاحبه شروع شد ٪ آقای جئون آیا واقعا این شایعه ها درسته _ خب امروز اومدیم در مورد این مورد صبحت کنیم از اونجایی که قبلا گقتم دختری هست دوسش دارم هه جی بود ٪ خانم کیم میخواستن با آیدل شدن به شما نزدیک بشن + خیر تصمیم من یهویی شد و از قبلش آشنا شدیم ٪اینطوری که بیشتر هیت میگیرن + من به این ها اهمیت نمیدم...... بلاخره تموم شد با کوک خداحافظی کردمو رفتم.....
پرش زمانی:
برای کنسرت آماده بودیم و رفتیمرو صحنه.....
از زبان چانگ: از وقتی رو استیج بودیم چن تا چیز به سمت هه جی پرت میشد اما ادامه میداد اجرا تموم شد و رو استیج بودیم و تا مجری بیاد......٪ سلام من میزبان هستم...... خب خانم هه جی شما حالتون خوبه + ارع ممنون ٪ میتونید در باره اون مصاحبه توضیح بدین + خب همه چی درست بود امیدوارم قبولش کنید و به انتخاب آیدل هاتون احترام بذارید ٪ و پاتون + مشکلی نیست زخم کوچیه چانگ: سلام در این باره صبحتی داشتم از اونجایی که اون دختر هه جی هست هیت زیاد میگیره اما امیدوارم که واقعا بهش صدمه نزنید و با این موضوع کنار بیاین شما فندوم قوی هستین و فندوم آرمی و فندوم سنسل و فندوم های دیگه تصمیم های درست میگیرید.........
.
.
.
.
چن سال بعد:
+ کوکی.....کوکی.. _ هی جی بسه نگو کوکی من کوکم کوکی نا کوک بیسکویت نیستم به مولا +نچ تا آخر عمرم میگم کوکی _ بیبی + ددی _ دیدی مثلا گفتی میخوای بگی کوکی . دوتایی زدیمزیر خنده + این چن سال آرامش داشتم کنار تو _ بیبی خیلی دوست دارم جوری که نمیتونی تصورش کنی + میدونی از چی میخوام صتشکر کنم _ چی + نیازمون چون تونستیم نیمه گمشده مون رو پیدا کنیم درسته درد داشت ولی اولش نفرت بود و دردش زیاد شد و کمکم که عاشق هم شدیم خوب شد مثل یه درختی هست که بدون ریشه زنده نیست _ خوشحالم که پیدات کردم و عاشقت شدم.......
____________________________
نیاز مون بر طرف شد و زندگی خوبی به عنوان دو آیدل داشتیم شاید کمی هیت میگرفتیم اما هیچوقت عشقمون نسبت به همدیگه کمنشده
( هل دان دان هل یدانه هل هه جی هل کوک هل یدان هل رسیدن به هم عاشقانه ) + نویسنده ایرانی خوبه چون از اهنگ های ایرانی با خبره _ خو به من یاد بده ( مخلصیم خانم هه جی ) + چاکریم _ نویسنده برو زودی هه جی تا صبح میخاد کلمات ایرانی به کار ببره ( داش گلم میرم کنار هم خوشبخت شین بای ) + داچم برو به سلامت _ خداحافظ.......
گود بای گایز اینم آخر داستانمون حیح😂🙏🏻
برای رمان بعدی نظر سنجی میزارم
۱۸۳.۹k
۱۵ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.