زخم پارت ۵
زخم : پارت ۵
ا.ت هم رفت لباسشو با یکی از لباسی که یونجون آورده بود عوض کرد و آمد پایین . دید که تهیونک و یونجون دارن با هم فیلم نگاه میکنن.
رفت سه تا کاسه سوپ کشید و آورد .
ا.ت: پسراااااا بیاین سوپ درست کردم . بخورید .
ته و یونجون: مرسی
ا.ت: خواهش میکنم .
ا.ت ظرفا رو به پسرا داد و همه مشغول شدن به خوردن سوپ .
وقتی تموم شد ل.ت طرفا رو برداشت و رفت شستشون و آمد نشست .
یهو گوشی ا.ت زنگ خورد
دینگ دینگ دینگ دینگ ( زنگ گوشی )
نگاه کرد دید لارا هست . ( لارا تنها دوست ا.ت و صمیمی ترین دوستشه)
ا.ت: الو سلاااام آقا گاوه چطورییییی
لارا: به به سگ باوفایی من سلااام . خوبم تو چطوری.
ا.ت: منم خوبم . مرسی .
لارا: خونه ای؟
ا.ت: نه آمدم خونه ی تهیونگ . تهیونگ تیر خورده بود به احتمال زیاد تا چندکدت اینجا هستم .
لارا: حیف شد میخواستم بیام ببینمت .
ا.ت: اخییییی . خب ببین بذار به تهیونک بگم ببینم مشکلی ندارد فردا بیای .
لارا: اوکی .
ا.ت: تیهونگ فردا دوستم میتونه بیاد اینجا ؟
تهیونگ: اره چرا که نه .
ا.ت : ممنونم .
تهیونگ: خواهش میکنم
ا.ت: لارا فردا بیا اینجا . آدرس رو برات میفرستم .
لارا: اوکی هانی . میبینمت. کاری نداری؟
ا.ت: نه میبینمت خدافظظظظ.
لارا : خدافظظظظظظ
.............................................
به نظرتون پارتای بعدی چی میشه؟
از این پارت به بعد شرط داریم .
شرط ها :
۵ تا لایک
۵ تا کامنت
ا.ت هم رفت لباسشو با یکی از لباسی که یونجون آورده بود عوض کرد و آمد پایین . دید که تهیونک و یونجون دارن با هم فیلم نگاه میکنن.
رفت سه تا کاسه سوپ کشید و آورد .
ا.ت: پسراااااا بیاین سوپ درست کردم . بخورید .
ته و یونجون: مرسی
ا.ت: خواهش میکنم .
ا.ت ظرفا رو به پسرا داد و همه مشغول شدن به خوردن سوپ .
وقتی تموم شد ل.ت طرفا رو برداشت و رفت شستشون و آمد نشست .
یهو گوشی ا.ت زنگ خورد
دینگ دینگ دینگ دینگ ( زنگ گوشی )
نگاه کرد دید لارا هست . ( لارا تنها دوست ا.ت و صمیمی ترین دوستشه)
ا.ت: الو سلاااام آقا گاوه چطورییییی
لارا: به به سگ باوفایی من سلااام . خوبم تو چطوری.
ا.ت: منم خوبم . مرسی .
لارا: خونه ای؟
ا.ت: نه آمدم خونه ی تهیونگ . تهیونگ تیر خورده بود به احتمال زیاد تا چندکدت اینجا هستم .
لارا: حیف شد میخواستم بیام ببینمت .
ا.ت: اخییییی . خب ببین بذار به تهیونک بگم ببینم مشکلی ندارد فردا بیای .
لارا: اوکی .
ا.ت: تیهونگ فردا دوستم میتونه بیاد اینجا ؟
تهیونگ: اره چرا که نه .
ا.ت : ممنونم .
تهیونگ: خواهش میکنم
ا.ت: لارا فردا بیا اینجا . آدرس رو برات میفرستم .
لارا: اوکی هانی . میبینمت. کاری نداری؟
ا.ت: نه میبینمت خدافظظظظ.
لارا : خدافظظظظظظ
.............................................
به نظرتون پارتای بعدی چی میشه؟
از این پارت به بعد شرط داریم .
شرط ها :
۵ تا لایک
۵ تا کامنت
۳.۵k
۰۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.