مروارید عشق پارت ۵۰
مامان:هوم خوبه من:☺ همون موقع صدا در اومد رفتم در و باز کردم دیدم جونگ کوک پرید تو بغلم کوک:دلم تنگ شده بود من:منم کوک:نگرانم شدی من:آره خوب دیر کردی کوک:به جاش یه کاری کردم من:چی رفت تو اتاق منم برد با خودش درم بست همون موقع یه گل رز داد بهم من:واییی جونگ کوک کوک:این تازه اولیشه صبر کن بیا اینجا یه جعبه مربعی شکل آورد نشونم داد کوک:چشماتو ببند و برگرد من:باشه برگشتم چشمامو بستم موهامو زد کنار یه چیزی انداخت تو گردنم کوک:بیا برگرد چشماتو وا نکن فعلا من:باشه بردم جلو یه چیزیم گذاشت رو سرم کوک:حالا باز کن دهنم وا موند من:جونگ کوک گردنبند کوک:مال تو گفتم من که براتو هدیه نخریدم بخرم خوشگله من:هدیه جونگ کوک بهترین هدیه من تویی☺ کوک:تاجتو دیدی من:آره کوک:اوخخخ چقدر شبی فرشته ها شدی نه شبی ملکه ها شدی آره ملکه من چقدر تاج بهت میاد من:مرسی جونگ کوک کوک:خواهش میکنم به هر حال باید برایع خانومم یه چیزی بخرم یا نه من:خیلیم خوشگله گرونبندی که گرفتی کوک:بزار رو گردن سفیدت بمونه من:چشم کوک:آفرین رفتم بغلش کردم اونم بغلم کرد گردنمو بوسید رفتم عقب
یه هفته بعد
دیگه باید برمیگشتیم مامان بابایه جونگ کوک از مامان بابایه خودمم بهتر بودن نمیخواستم از پیششون برم ولی خوب باید میرفتم ازشون خداحافظی کردیم و برگشتیم سئول رسیدیم ساکامونو گذاشتیم سرجاش کوک:دیدی بهت گفتم از تو خوششون میاد من:اوهوم همون موقع یهو شیشه پنجره اومد پایین شیکست یه جیغ زدم جونگ کوک منو تو بغلش محکم گرفت کوک:هیچی نیست عزیزم من:جونگ کوک شیشه شیکست کوک:وایسا الان میام رفت جلو پنجره کوک:گائول من:چیه کوک:رویاست من:چیی رفتم دیدم آره خودش بود من:ای عوضی پست فطرت همون موقع دوییدم رفتم سمتش جونگ کوک دویید دنبالم رفتم بیرون کلا سمت رویا همون موقع با مشت کوبیدم تو صورتش من:کثافت مگه من با توچیکار کردم هاننننننننننن چیکارتتتت کرده بودم😠😠اینه جواب محبتایه من اینه جوابه خوببا من
یه هفته بعد
دیگه باید برمیگشتیم مامان بابایه جونگ کوک از مامان بابایه خودمم بهتر بودن نمیخواستم از پیششون برم ولی خوب باید میرفتم ازشون خداحافظی کردیم و برگشتیم سئول رسیدیم ساکامونو گذاشتیم سرجاش کوک:دیدی بهت گفتم از تو خوششون میاد من:اوهوم همون موقع یهو شیشه پنجره اومد پایین شیکست یه جیغ زدم جونگ کوک منو تو بغلش محکم گرفت کوک:هیچی نیست عزیزم من:جونگ کوک شیشه شیکست کوک:وایسا الان میام رفت جلو پنجره کوک:گائول من:چیه کوک:رویاست من:چیی رفتم دیدم آره خودش بود من:ای عوضی پست فطرت همون موقع دوییدم رفتم سمتش جونگ کوک دویید دنبالم رفتم بیرون کلا سمت رویا همون موقع با مشت کوبیدم تو صورتش من:کثافت مگه من با توچیکار کردم هاننننننننننن چیکارتتتت کرده بودم😠😠اینه جواب محبتایه من اینه جوابه خوببا من
۴۴.۰k
۰۵ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.