رعد و برق عشق
پارت دو
ساسکه : اصلا اهمیتی نداره دست و پا جلفتی
آیانه : ممنون از توجهت
و رقتی...
بلخره مدرسه تموم شد و داشتی وسایلت رو جمع میکردی که ساکورا اومد پیشت و ی سیلی بهت زد...
ساکورا: احمق .. ی بار دیگ نزدیک ساسکه بشی میکشمت
تو رفتی تو شک ابن چشه ؟
آیانه : به تو چه؟ تو چیکارشی؟
ساکورا : من زن آیدشم
آیانه: اون انقدر بی سلیقه نیست
ساکورا میخواست ی بار دیگه بزنتت که ساسکه جلوشو گرفت
ساسکه: حق نداری بش دست بزنی
ساکورا : چرا؟
ساسکه: فقط اذیتش نکن
آیانه: نیازی نیست ازم دفاع کنی به تو نیاز ندارم
و رفتی
تو راه خونه بودی که یکی از پشت سر صدات زد برگشتی سمت صدا که دیدی اون...
ببخشید دیر گذاشتم نتم خیلی ضعیفه
لایک و فالو
ادامه ی پارت رو فردا میزارم
ساسکه : اصلا اهمیتی نداره دست و پا جلفتی
آیانه : ممنون از توجهت
و رقتی...
بلخره مدرسه تموم شد و داشتی وسایلت رو جمع میکردی که ساکورا اومد پیشت و ی سیلی بهت زد...
ساکورا: احمق .. ی بار دیگ نزدیک ساسکه بشی میکشمت
تو رفتی تو شک ابن چشه ؟
آیانه : به تو چه؟ تو چیکارشی؟
ساکورا : من زن آیدشم
آیانه: اون انقدر بی سلیقه نیست
ساکورا میخواست ی بار دیگه بزنتت که ساسکه جلوشو گرفت
ساسکه: حق نداری بش دست بزنی
ساکورا : چرا؟
ساسکه: فقط اذیتش نکن
آیانه: نیازی نیست ازم دفاع کنی به تو نیاز ندارم
و رفتی
تو راه خونه بودی که یکی از پشت سر صدات زد برگشتی سمت صدا که دیدی اون...
ببخشید دیر گذاشتم نتم خیلی ضعیفه
لایک و فالو
ادامه ی پارت رو فردا میزارم
۶.۸k
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.