عشق رو به من معرفی کن پارت 2
تهیونگ@
من: سنگ کاغذ قیچی
جنی:خیلی خببببب
رزی:کی با کی میره
من:تو و جیمین، من و جنی
جنی:باش....
دو دقیقه بعد
جنی :سنگ.... کاغذ...قیچی!
اون سنگ آورد و من کاغذ
جنی:سنگ... کاغذ... قیچی
اون قیچی آورد و من کاغذ
جنی:۱.۱ سنگ کاغذ قیچی
جنی سنگ آورد و من قیچی
جنی:yessssss
بازی جیمین و رزی هم ۱.۲ به نفع رزی تموم شد
رزی:خب حالا که ما برنده شدیم، بلند شین از این جا، و جایزه هامون هم یادتون نره
جیمین:باشهه
و به سمت فست فود رفتیم
دخترا وقتی غذاشون تموم شد خواستن برن که جیمین جلوشونو گرفت
جیمین :ما میخوایم باهاتون اشنا شیم
من:جیمین چی میگی
رزی:اونوقت برای چی؟
من:داره یه چرت و پرتی میگه
جیمین :نه من جدیم، میخواستم بگم به نظرم یع جورایی... باحالین، میشه باهاتون صمیمی بود
جنی:من نمیدونم
رزی: اونوقت چرا بهتون اعتماد کنیم؟
جیمین : چون ما مثل اون پسرای خراب و هیز نیستیم
جنی:چجوری باور کنیم
من:اصن بازم نیست باور کنین، جیمین، چی داری میگی برا خودت
جیمین:من میخوام آشنا شم تو چیکار داری
رزی:خب الان میخوای چیکار کنیم
جنی:ارع ما باید چیکار کنیم
جیمین :میتونین شماره هاتون رو بدین
جنی به رزی نگاه کرد
جنی:رزی... بدیم؟
رزی:نمیدونم
جیمین :بهم اعتماد کنین
رزی شماره هاشون رو نوشت و به جیمین داد
رزی:بهتون اعتماد کردیم پس سو استفاده نکنین
و رفتن
من:جیمین میدونم باهات چیکار کنم، ابرومون رو بردی!
جیمین : حالا دیگه دیر شده
من:خیلی پرویی
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #پست_جدید
من: سنگ کاغذ قیچی
جنی:خیلی خببببب
رزی:کی با کی میره
من:تو و جیمین، من و جنی
جنی:باش....
دو دقیقه بعد
جنی :سنگ.... کاغذ...قیچی!
اون سنگ آورد و من کاغذ
جنی:سنگ... کاغذ... قیچی
اون قیچی آورد و من کاغذ
جنی:۱.۱ سنگ کاغذ قیچی
جنی سنگ آورد و من قیچی
جنی:yessssss
بازی جیمین و رزی هم ۱.۲ به نفع رزی تموم شد
رزی:خب حالا که ما برنده شدیم، بلند شین از این جا، و جایزه هامون هم یادتون نره
جیمین:باشهه
و به سمت فست فود رفتیم
دخترا وقتی غذاشون تموم شد خواستن برن که جیمین جلوشونو گرفت
جیمین :ما میخوایم باهاتون اشنا شیم
من:جیمین چی میگی
رزی:اونوقت برای چی؟
من:داره یه چرت و پرتی میگه
جیمین :نه من جدیم، میخواستم بگم به نظرم یع جورایی... باحالین، میشه باهاتون صمیمی بود
جنی:من نمیدونم
رزی: اونوقت چرا بهتون اعتماد کنیم؟
جیمین : چون ما مثل اون پسرای خراب و هیز نیستیم
جنی:چجوری باور کنیم
من:اصن بازم نیست باور کنین، جیمین، چی داری میگی برا خودت
جیمین:من میخوام آشنا شم تو چیکار داری
رزی:خب الان میخوای چیکار کنیم
جنی:ارع ما باید چیکار کنیم
جیمین :میتونین شماره هاتون رو بدین
جنی به رزی نگاه کرد
جنی:رزی... بدیم؟
رزی:نمیدونم
جیمین :بهم اعتماد کنین
رزی شماره هاشون رو نوشت و به جیمین داد
رزی:بهتون اعتماد کردیم پس سو استفاده نکنین
و رفتن
من:جیمین میدونم باهات چیکار کنم، ابرومون رو بردی!
جیمین : حالا دیگه دیر شده
من:خیلی پرویی
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #پست_جدید
۱۶.۹k
۰۲ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.