سلام من بلاخره برگشتم و خب همین دیگه

سلام من بلاخره برگشتم و خب همین دیگه
................

*+:｡.｡　سناریو ｡.｡:+*

وقتی میفهمین فرشته ای ( درخواستی)

نامی:خب... ببین خیالات عجیب و قشنگیه.... ادامه بده عزیزم.
ا/ت:🗿
◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇

جین: (باعشق بهت نگاه میکنه )
ا/ت: چیشده؟
جین: هیچی فقط دارم به فرشته کوچولوم نگاه میکنم.
◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇

یونگی: واو..... یعنی الان تو یه فرشته ی کیتنی هستی؟
◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇

هوپی: او.... چاگیا تو الان فرشته ی ساین شاین ها شدی ( نمیدونم درست نوشتم یانه )
◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇

ته ته : ( دستشو میزاره رو قلبش) فکنم دوباره عاشقت شدم فرشته.
◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇

کوکی: چه جالب منم خوناشامم...
ا/ت: 🗿
کوکی: هعی فرشته.... قیافتو اونجوری نکن. خودت که میدونی تو باهر تغییر زیبایی هات بیشتر میشه و همین قلب منو هر دفعه بیشتر به تپش میندازه....
(طولانی شد 🗿)
◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇



خب امید وارم خوشتون بیاد 🗿🤌