p9
p9
ایمسولویو*
باخوراکیهارفتمتوکهتهیونپریدتوبغلمم
-هیهیهیییفداتشمیدقهوایسابزابرسم(باخنده)
&هق..میدونی....هق..میدونی..چقد.ترسیدمونگرانتبودم...هق
-قربونتبرمچیزینیسدیگهنگراننباش(رفتتوفکر)
÷اهماهم
&بابایییی(پریدبغلش)
-منمیرمآشپزخونهبهآجوماکمککنم
÷چیگفتمبهت(عصبی)
-خ..خبحداقلخوراکیهاموبزارمبچینمتوظرفمیخامباتهیونبخورمم
÷ایخدا(دستیبهلایموهاشمیکشه)زودفقطبهخودتفشارنیاریهلباسراحتی
بپوشوزودبیاپایین
&باباییمنخیلیخالهرودوستدارم
-عهجدی؟
&اوهوم
÷هعبمنم...(ایمسولدستشوگذاشترودهنش)
-ارهخبتهیونبیاکمکمکنایناروببریمآشپزخونهبعدمنمیرمبالازودمیام
&چشم
تهیونگویو*
خندمگرفتهبودکهبهایمسولنگاکردمدیدمدارهبااخمبهمنگاهمیکنهدیگهنمیتونستم
جلویخودموبگیرمزدمزیرخندهکتهیونباتعجببهمنگاهکرد
÷هه..هوففولکنمنوتهیونمیریموسیلههارومیزاریمتوبروزودلباسعوضکنبیا
منیکساعتدیگهبایدبرمشرکت
-باشه
وسیلههارودادمدستشونورفتمبالایهنیمتنهویهشلوارکپوشیدم(گذاشتم)رفتم
پایینکهتهیونگباتعجبوحیرتنگامکرد
-چ..چیزیشده؟بده؟همونیهکهخودتبرامگرفتی
÷ن..نهقشنگهبیابشین
-باشه
&خالهچقدخوشگلشدی(چشاشبرقزد)
-عاعامنهرچقدمخوشگلباشمبهخوشگلیوکیوتیتونمیرسم
&میدونمخوشگلملازمنیسکهبگی(پوزخند)
-تومبباباترفتیخودشیفتهای(باخنده)
برگشتمدیدمتهیونگدارهباحرصنگاممیکنهخجالتکشیدمتازهفهمیدمچگهی
خوردمسرموانداختمپایینورفتمتودستشوییزدمتوسرخودماوففآخهدختراین
چهحرفیبودزدیاه
تهیونگویو*
ایصگنشونتمیدمکیخودشیفتس
&(بغض)
÷چیشدهپسربابا
&هق..دلم..میخادمامانداشتهباشم...هق..کاش...کاش..میشد..هق..کاش.میشد
خالهایمسول...هق...مامانم...باشه
÷چ..چیمیگیتو
-خبمناومدم
÷تهیونپسرماینحرفارونزندیگه
-چحرفایی؟
&خالهکاشمیشدتومامانمباشیخیلیمهربونیهمیشهباهامخوبرفتارمیکنی
وهروقتبخامباهامبازیمیکنی
-ا..اینحرفاچیه..دیگهاین..حرفارونزنیا
&ولیهمهیدوستامماماندارن(بغضسنگینیگلوشروگرفتهبود)
÷چیکارکنیمعزیزمشایدخالتکسدیگهایتوزندگیشباشهودلشنخادکهمامانتوباشه...
ایمسولویو*
باخوراکیهارفتمتوکهتهیونپریدتوبغلمم
-هیهیهیییفداتشمیدقهوایسابزابرسم(باخنده)
&هق..میدونی....هق..میدونی..چقد.ترسیدمونگرانتبودم...هق
-قربونتبرمچیزینیسدیگهنگراننباش(رفتتوفکر)
÷اهماهم
&بابایییی(پریدبغلش)
-منمیرمآشپزخونهبهآجوماکمککنم
÷چیگفتمبهت(عصبی)
-خ..خبحداقلخوراکیهاموبزارمبچینمتوظرفمیخامباتهیونبخورمم
÷ایخدا(دستیبهلایموهاشمیکشه)زودفقطبهخودتفشارنیاریهلباسراحتی
بپوشوزودبیاپایین
&باباییمنخیلیخالهرودوستدارم
-عهجدی؟
&اوهوم
÷هعبمنم...(ایمسولدستشوگذاشترودهنش)
-ارهخبتهیونبیاکمکمکنایناروببریمآشپزخونهبعدمنمیرمبالازودمیام
&چشم
تهیونگویو*
خندمگرفتهبودکهبهایمسولنگاکردمدیدمدارهبااخمبهمنگاهمیکنهدیگهنمیتونستم
جلویخودموبگیرمزدمزیرخندهکتهیونباتعجببهمنگاهکرد
÷هه..هوففولکنمنوتهیونمیریموسیلههارومیزاریمتوبروزودلباسعوضکنبیا
منیکساعتدیگهبایدبرمشرکت
-باشه
وسیلههارودادمدستشونورفتمبالایهنیمتنهویهشلوارکپوشیدم(گذاشتم)رفتم
پایینکهتهیونگباتعجبوحیرتنگامکرد
-چ..چیزیشده؟بده؟همونیهکهخودتبرامگرفتی
÷ن..نهقشنگهبیابشین
-باشه
&خالهچقدخوشگلشدی(چشاشبرقزد)
-عاعامنهرچقدمخوشگلباشمبهخوشگلیوکیوتیتونمیرسم
&میدونمخوشگلملازمنیسکهبگی(پوزخند)
-تومبباباترفتیخودشیفتهای(باخنده)
برگشتمدیدمتهیونگدارهباحرصنگاممیکنهخجالتکشیدمتازهفهمیدمچگهی
خوردمسرموانداختمپایینورفتمتودستشوییزدمتوسرخودماوففآخهدختراین
چهحرفیبودزدیاه
تهیونگویو*
ایصگنشونتمیدمکیخودشیفتس
&(بغض)
÷چیشدهپسربابا
&هق..دلم..میخادمامانداشتهباشم...هق..کاش...کاش..میشد..هق..کاش.میشد
خالهایمسول...هق...مامانم...باشه
÷چ..چیمیگیتو
-خبمناومدم
÷تهیونپسرماینحرفارونزندیگه
-چحرفایی؟
&خالهکاشمیشدتومامانمباشیخیلیمهربونیهمیشهباهامخوبرفتارمیکنی
وهروقتبخامباهامبازیمیکنی
-ا..اینحرفاچیه..دیگهاین..حرفارونزنیا
&ولیهمهیدوستامماماندارن(بغضسنگینیگلوشروگرفتهبود)
÷چیکارکنیمعزیزمشایدخالتکسدیگهایتوزندگیشباشهودلشنخادکهمامانتوباشه...
۷۵۶
۰۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.