تکپارتی💖BLACK PINK🖤
سناریو بلک پینک اگه بهشون بگی میخوام خودکشی کنم ولی اونا جدی نگیرن ولی فرداش خبر بدن دور از جونت مردی
جنی: ا/ت ا/تتتت اخه من چه ادمه عوضی ای بودم (دور از جونش) چطور بهترین دوستم مرد اخه چرا چرااا ( گریه و داد های بلند) ا/ت: اشکال نداره میگذره جنی: ا/ت تو زنده ای ا/ت: اره❤️🩹🥰 ( جنی ا/ت رو بغل کرد و باهم رفتن شهربازی تا این موضوعو فراموش کنن)
جیسو: میدونی تو بهترین دوستم بودی انگار نیمه ی دومم که کامل میشد اخه خدایا من چه گناهی کردم که بهترین دوستی که تابحال داشتمش رو از دست دادم(گریه) ا/ت: راست میگی جوجه جیسو: هنوزم صدای قشنگش تمام وجودمو گرفته ا/ت: جیسو منم ا/ت جیسو: چی تو زنده ای ا/ت: ار..( حرف ا/ت بخاطر بغل کردن خفه کننده ی جیسو قطع شد) جیسو: چطور تو تو توی احمق منو گول بزنی ها؟ ا/ت: ببخشید اونی جیسو: اشکال نداره خودتو جمع و جور کن تا بریم استخر خوشگذرونی ا/ت: اوکی ❤️🩹🥰( اون روز بسیار روز خوبی واسه ی جیسو و ا/ت بود)
لیسا:(توی اون روز لیسا افسردگی گرفته بود (خدا نکنه) و هرروز به موضوعه اینکه بهترین دوستش حکم مرگ رو گرفته فکر میکنه و هرروز اشک میریزه و داد میزنه) خانوم: خانم لیسا شما ملاقاتی دارین لیسا:.... ا/ت: اونی سلام لیسا: یعنی چی چرا چرا ا/ت مرده تو تو.... ا/ت: بله من ا/ت هستم بهت دروغ گفته بودم فکر نمیکردم به اینجا قضیه کشیده بشه لیسا: دختره ی عوضی من مننن بخاطر تو جونمم میدم چرا اینکارو کردی (داد و گریه) ا/ت: میدونم منو نمیبخشی پس پ.. سس من میرم خداحافظ(بغض) لیسا: کجا کجا منم میام ا/ت: واقعااا پس بریم بستنی بخوریم لیسا: بریم❤️🩹🥰 (به خوبی و خوشی تمام شدش)
رزی: من میدونم هیچ اتفاقی نیوفتاده ( ا/ت رو چندبار تکون میده و میفهمه که مرده) باشه پس منم میرم خودکشی کنم تا باهم بریم ا/ت: نههههه اونییی تو نباید بمیرییی(داد) رزی: نمیبخشمت خیلی بی مزه ای (سرد) تو ذهن ا/ت: وایی رزی دیگه منو نمیبخشه وایییییی حالا چه قبری برای خودم بکنم رزی: اما میتونم با یک شرط ببخشمت ا/ت: چه شرطی (ذوق) رزی: اینکه باهم دوتا اهنگ بخونیم و باهاش دنس بریم ا/ت: اوکیه بریم❤️🩹🥰
.....(حرف اضافی توی کامنت¿?)
جنی: ا/ت ا/تتتت اخه من چه ادمه عوضی ای بودم (دور از جونش) چطور بهترین دوستم مرد اخه چرا چرااا ( گریه و داد های بلند) ا/ت: اشکال نداره میگذره جنی: ا/ت تو زنده ای ا/ت: اره❤️🩹🥰 ( جنی ا/ت رو بغل کرد و باهم رفتن شهربازی تا این موضوعو فراموش کنن)
جیسو: میدونی تو بهترین دوستم بودی انگار نیمه ی دومم که کامل میشد اخه خدایا من چه گناهی کردم که بهترین دوستی که تابحال داشتمش رو از دست دادم(گریه) ا/ت: راست میگی جوجه جیسو: هنوزم صدای قشنگش تمام وجودمو گرفته ا/ت: جیسو منم ا/ت جیسو: چی تو زنده ای ا/ت: ار..( حرف ا/ت بخاطر بغل کردن خفه کننده ی جیسو قطع شد) جیسو: چطور تو تو توی احمق منو گول بزنی ها؟ ا/ت: ببخشید اونی جیسو: اشکال نداره خودتو جمع و جور کن تا بریم استخر خوشگذرونی ا/ت: اوکی ❤️🩹🥰( اون روز بسیار روز خوبی واسه ی جیسو و ا/ت بود)
لیسا:(توی اون روز لیسا افسردگی گرفته بود (خدا نکنه) و هرروز به موضوعه اینکه بهترین دوستش حکم مرگ رو گرفته فکر میکنه و هرروز اشک میریزه و داد میزنه) خانوم: خانم لیسا شما ملاقاتی دارین لیسا:.... ا/ت: اونی سلام لیسا: یعنی چی چرا چرا ا/ت مرده تو تو.... ا/ت: بله من ا/ت هستم بهت دروغ گفته بودم فکر نمیکردم به اینجا قضیه کشیده بشه لیسا: دختره ی عوضی من مننن بخاطر تو جونمم میدم چرا اینکارو کردی (داد و گریه) ا/ت: میدونم منو نمیبخشی پس پ.. سس من میرم خداحافظ(بغض) لیسا: کجا کجا منم میام ا/ت: واقعااا پس بریم بستنی بخوریم لیسا: بریم❤️🩹🥰 (به خوبی و خوشی تمام شدش)
رزی: من میدونم هیچ اتفاقی نیوفتاده ( ا/ت رو چندبار تکون میده و میفهمه که مرده) باشه پس منم میرم خودکشی کنم تا باهم بریم ا/ت: نههههه اونییی تو نباید بمیرییی(داد) رزی: نمیبخشمت خیلی بی مزه ای (سرد) تو ذهن ا/ت: وایی رزی دیگه منو نمیبخشه وایییییی حالا چه قبری برای خودم بکنم رزی: اما میتونم با یک شرط ببخشمت ا/ت: چه شرطی (ذوق) رزی: اینکه باهم دوتا اهنگ بخونیم و باهاش دنس بریم ا/ت: اوکیه بریم❤️🩹🥰
.....(حرف اضافی توی کامنت¿?)
۱۰.۸k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.