Part 16
ویو ات:
هممون با حالت سوالی به فلیکس و ریوجین خیره شدیم.
&ای...اینا...
فلیکس بشدت قرمز و عصبانی شده بود. جونگ کوک به سرعت گوشی رو از دست فلیکس قاپید و به صفحه اش زل زد و بعد از چند ثانیه زیر لب زمزمه کرد:
_دختره کثیف...
هه این میخواست چیزی بگه که فلیکس با عربده اش مانعش شد:
&دخترههه هرزههههه تمام این مدت داشتی چه گوهی با اون مرتتتیکه میخوردیییی ههههاااا
هممون از صدای بلند و دیپش لرزی به ستون فقراتمون افتاد.
&از..اینجا..گمشو
هه این بلند شد و به سمت ریوجین رفت و شروع بهکشیدن موهایش کرد.
$دخترهههه کثیف معلوم نیست چی برای ددیم فرستادی که اینجوری سرم داد میکشههه، فلیکس حرفش رو باور نکن من توی ویلا با کسی بجز تو رابطه نداشتم
*هیچکس نگفت توی ویلا ازت عکس گرفتم
همه نگاها برگشت سمت ریوجین، در یک لحظه دست های هه این رو گرفت و بعد از بالا بردنش توی یک حرکت پخش زمینش کرد. آستین هایش رو بالا زد و موهایش رو درست کرد.
*دفعه آخرت باشه دست روی موهام بلند میکنی
.
.
.
من و جونگ کوک و ریوجین و فلیکس توی یک ماشین بودیم، هه این و یجی و جکسون هم توی یک ماشین.
سکوت وحشتناکی ماشین رو فرا گرفته بود که به لطف جونگ کوک راننده شکسته شد.
_داداش نمیخواد خودتو اذیت کنی، بالاخره پیش میاد، ۹۰ درصد دخترا همینقدر هرزه ان
*میشه دو دقیقه خفه شی؟
_تو چته دیگه
*فقط خواستم بگم من و ات و یجی رو با دخترای دیگه جمع نبند
_صادقانه بخوایم بهش فکر کنیم ما اونقدرا هم شمارو نمیشناسیم از کجا معلوم هرزه نباشین؟
+مستر جونگ کوک باید یادآوری کنم آخرین بار جنابعالی بودی که قصد داشتی بهم تجاوز کنی ولی از شانس خوبت نتونستی، حالا من کثیف و هرزه ام یا تو؟
فلیکس با حالت زمزمه واری لب زد:
&توی این جمع ۷ نفره تنها هه اینه که هرزست...
راستش واقعا دلم براش میسوخت، عاشق بودن جرم نیست ولی بعضی آدما تبدیلش میکنن به جرم و گل خود به خودی، مثل هه این
_راستی ریوجین اون عکسا رو از کجا گرفته بودی؟
با پام لگدی به صندلیش زدم که ناله اش در اومد.
_هووو چرا میزنی یه سوال پرسیدم
&کوک راست میگه
هرسه مون بهش خیره شدیم.
*خب... اون شب که همتون مست کردین من رفتم بیرون که هوا بخورم و با این صحنه پشت ویلا مواجه شدم
&آها.... ممنون که ازشون عکس گرفتی..
گوشی ریوجین زنگ خورد، یجی بود.
*الو سلام
^^....
*خب
^^....
*خب
^^......
*آها، اوکی باشه بهشون میگم، فعلا
+چیو بهمون میگی؟
*هه این رو وسط راه پیاده کردن، گفت بریم سمت ساحل
_اوکی
(۴۰ دقیقه بعد)
با توقف هردو ماشین، همگی پیاده شدیم.
یجی و ریوجین به سرعت به سمت دریا دویدن، جکسون و فلیکس هم آروم دنبالشون رفتن.
_خب بگو ببینم، چه خبر
+یکم عجیبه، وقتی بهش فکر میکنم، واقعا مسخره بنظر میاد، انگار که دارم یک رمان تخیلی میخونم.
_چی عجیبه؟
+هه این رو ببین، اینجور دخترا معمولا خیلی کمیابن، معمولا هم توی فیکشن هان، اصلا خودتو ببین، چی باعث شده انقدر از زمان دبیرستان تغییر کنی؟ مگه فیلمه که قلدر مدرسه عاشق کسی میشه که براش قلدری میکرده؟
_الان داری بهم تهمت عاشقت شدن میزنی؟
خنده ریزی کردم و ادامه دادم:
+حتی اگر هم نشده باشی، چجوری انقدر راحت داری باهام حرف میزنی؟ الان باید پاشی منو زیر مشت و لگد بگیری
با حالت تمسخر لب زد:
_مثکه دلت کتک میخواد
+ولی بازم، من هنوز اون شب رو یادمه
_ک... آها.. خب... متاسفم
+درباره اون اتفاق توی جنگل... به نظرت چیکار ک..
*هی بچه ها پاشین بیاین دیگهههه
یجی از اونطرف داد زد:
^^هی اونجا نشستین مثل پیرزنای محله غیبت چی رو میکنین؟ زود باشین دیگه
@آب دریا خیلی گرم و خوبه
لبخندی زدم و گفتم:
+اومدیم
و هردو به سمت بقیه دویدیم.
ادامه دارد...
به مناسبت روز دختر پارت جدید گذاشتم😔🙏🏻
هممون با حالت سوالی به فلیکس و ریوجین خیره شدیم.
&ای...اینا...
فلیکس بشدت قرمز و عصبانی شده بود. جونگ کوک به سرعت گوشی رو از دست فلیکس قاپید و به صفحه اش زل زد و بعد از چند ثانیه زیر لب زمزمه کرد:
_دختره کثیف...
هه این میخواست چیزی بگه که فلیکس با عربده اش مانعش شد:
&دخترههه هرزههههه تمام این مدت داشتی چه گوهی با اون مرتتتیکه میخوردیییی ههههاااا
هممون از صدای بلند و دیپش لرزی به ستون فقراتمون افتاد.
&از..اینجا..گمشو
هه این بلند شد و به سمت ریوجین رفت و شروع بهکشیدن موهایش کرد.
$دخترهههه کثیف معلوم نیست چی برای ددیم فرستادی که اینجوری سرم داد میکشههه، فلیکس حرفش رو باور نکن من توی ویلا با کسی بجز تو رابطه نداشتم
*هیچکس نگفت توی ویلا ازت عکس گرفتم
همه نگاها برگشت سمت ریوجین، در یک لحظه دست های هه این رو گرفت و بعد از بالا بردنش توی یک حرکت پخش زمینش کرد. آستین هایش رو بالا زد و موهایش رو درست کرد.
*دفعه آخرت باشه دست روی موهام بلند میکنی
.
.
.
من و جونگ کوک و ریوجین و فلیکس توی یک ماشین بودیم، هه این و یجی و جکسون هم توی یک ماشین.
سکوت وحشتناکی ماشین رو فرا گرفته بود که به لطف جونگ کوک راننده شکسته شد.
_داداش نمیخواد خودتو اذیت کنی، بالاخره پیش میاد، ۹۰ درصد دخترا همینقدر هرزه ان
*میشه دو دقیقه خفه شی؟
_تو چته دیگه
*فقط خواستم بگم من و ات و یجی رو با دخترای دیگه جمع نبند
_صادقانه بخوایم بهش فکر کنیم ما اونقدرا هم شمارو نمیشناسیم از کجا معلوم هرزه نباشین؟
+مستر جونگ کوک باید یادآوری کنم آخرین بار جنابعالی بودی که قصد داشتی بهم تجاوز کنی ولی از شانس خوبت نتونستی، حالا من کثیف و هرزه ام یا تو؟
فلیکس با حالت زمزمه واری لب زد:
&توی این جمع ۷ نفره تنها هه اینه که هرزست...
راستش واقعا دلم براش میسوخت، عاشق بودن جرم نیست ولی بعضی آدما تبدیلش میکنن به جرم و گل خود به خودی، مثل هه این
_راستی ریوجین اون عکسا رو از کجا گرفته بودی؟
با پام لگدی به صندلیش زدم که ناله اش در اومد.
_هووو چرا میزنی یه سوال پرسیدم
&کوک راست میگه
هرسه مون بهش خیره شدیم.
*خب... اون شب که همتون مست کردین من رفتم بیرون که هوا بخورم و با این صحنه پشت ویلا مواجه شدم
&آها.... ممنون که ازشون عکس گرفتی..
گوشی ریوجین زنگ خورد، یجی بود.
*الو سلام
^^....
*خب
^^....
*خب
^^......
*آها، اوکی باشه بهشون میگم، فعلا
+چیو بهمون میگی؟
*هه این رو وسط راه پیاده کردن، گفت بریم سمت ساحل
_اوکی
(۴۰ دقیقه بعد)
با توقف هردو ماشین، همگی پیاده شدیم.
یجی و ریوجین به سرعت به سمت دریا دویدن، جکسون و فلیکس هم آروم دنبالشون رفتن.
_خب بگو ببینم، چه خبر
+یکم عجیبه، وقتی بهش فکر میکنم، واقعا مسخره بنظر میاد، انگار که دارم یک رمان تخیلی میخونم.
_چی عجیبه؟
+هه این رو ببین، اینجور دخترا معمولا خیلی کمیابن، معمولا هم توی فیکشن هان، اصلا خودتو ببین، چی باعث شده انقدر از زمان دبیرستان تغییر کنی؟ مگه فیلمه که قلدر مدرسه عاشق کسی میشه که براش قلدری میکرده؟
_الان داری بهم تهمت عاشقت شدن میزنی؟
خنده ریزی کردم و ادامه دادم:
+حتی اگر هم نشده باشی، چجوری انقدر راحت داری باهام حرف میزنی؟ الان باید پاشی منو زیر مشت و لگد بگیری
با حالت تمسخر لب زد:
_مثکه دلت کتک میخواد
+ولی بازم، من هنوز اون شب رو یادمه
_ک... آها.. خب... متاسفم
+درباره اون اتفاق توی جنگل... به نظرت چیکار ک..
*هی بچه ها پاشین بیاین دیگهههه
یجی از اونطرف داد زد:
^^هی اونجا نشستین مثل پیرزنای محله غیبت چی رو میکنین؟ زود باشین دیگه
@آب دریا خیلی گرم و خوبه
لبخندی زدم و گفتم:
+اومدیم
و هردو به سمت بقیه دویدیم.
ادامه دارد...
به مناسبت روز دختر پارت جدید گذاشتم😔🙏🏻
۴.۴k
۲۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.