قول پارت⁶
قول
P6
ب ا.ت:ا.ت برو برو برگرد جونگ کوک داره میمیره
ا.ت:چی؟از کجا میفهمین؟
م ا.ت:ا.ت به زیر پات نگاه کن
جدی جدی زیر پام کوکیو میدیدم که داره بالا سرم گریه میکنه ازم قول گرفت وافعا دوسم داره؟
ا.ت:مامان چجوری میتونم برگردم؟
م ا.ت:باید سعی کنی خودتو از زیر پات رد کنی و روحتو روی جسمت قرار بدی
ویو کوک:
یهو دیدم اکسیژن خونش داره میاد پایین و ضربان قلبش داره میره پایین
کوک:نه نه نه دکترررررر نههههههههههههههه
دکتر:چیشده
کوک:ضربان قلبش ضربان قلبشششش
دکتر:پرستار
پرستار:آقا لطفا برید بیرون
رفتم بیرون از پشت در صدای دکتر اومد شوک میخواست
کوک:لطفا برگرد ا.ت لطفا
ویو ا.ت:
ا.ت:مامانننن قلبم قلبممم
م ا.ت:ا.ت وقتشه خودتو به زمین بکوبون میتونی برگردی تو الان دقیقا شش ماهه که تو ی کمایی نا امیدشون نکن
ا.ت:شیش ماه شد ولی برای من انگار یه روزه
م ا.ت:ا.ت دخترم وقت تلف نکن
دومین اسلاید ا.ت
P6
ب ا.ت:ا.ت برو برو برگرد جونگ کوک داره میمیره
ا.ت:چی؟از کجا میفهمین؟
م ا.ت:ا.ت به زیر پات نگاه کن
جدی جدی زیر پام کوکیو میدیدم که داره بالا سرم گریه میکنه ازم قول گرفت وافعا دوسم داره؟
ا.ت:مامان چجوری میتونم برگردم؟
م ا.ت:باید سعی کنی خودتو از زیر پات رد کنی و روحتو روی جسمت قرار بدی
ویو کوک:
یهو دیدم اکسیژن خونش داره میاد پایین و ضربان قلبش داره میره پایین
کوک:نه نه نه دکترررررر نههههههههههههههه
دکتر:چیشده
کوک:ضربان قلبش ضربان قلبشششش
دکتر:پرستار
پرستار:آقا لطفا برید بیرون
رفتم بیرون از پشت در صدای دکتر اومد شوک میخواست
کوک:لطفا برگرد ا.ت لطفا
ویو ا.ت:
ا.ت:مامانننن قلبم قلبممم
م ا.ت:ا.ت وقتشه خودتو به زمین بکوبون میتونی برگردی تو الان دقیقا شش ماهه که تو ی کمایی نا امیدشون نکن
ا.ت:شیش ماه شد ولی برای من انگار یه روزه
م ا.ت:ا.ت دخترم وقت تلف نکن
دومین اسلاید ا.ت
۴.۶k
۱۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.