از زندگانیم گله دارد جوانیم
از زندگانیم گله دارد جوانیم
شرمنده جوانی از این زندگانیم
دارم هوای صحبت یاران رفته را
یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم
به نام زندگانی حرامم شد جوانی
بادست غرور زندگانی
برقست لوامع جوانی
از زندگانیم گله دارد جوانیم
شرمنده جوانی از این زندگانیم
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم
شادی کنیدای دوستان من شادم و آسودهام
بوی جوانی بشنوید از پیکر فرسودهام
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
#استادشهریار #شهریار
شرمنده جوانی از این زندگانیم
دارم هوای صحبت یاران رفته را
یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم
به نام زندگانی حرامم شد جوانی
بادست غرور زندگانی
برقست لوامع جوانی
از زندگانیم گله دارد جوانیم
شرمنده جوانی از این زندگانیم
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم
شادی کنیدای دوستان من شادم و آسودهام
بوی جوانی بشنوید از پیکر فرسودهام
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
#استادشهریار #شهریار
۱.۴k
۰۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.