𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐧 𝐬𝐞𝐨𝐮𝐥 𝐒𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧=۷ 𝐏𝐚𝐫𝐭=۴
ا.ت_اومده منو دید میزنه کثافته منحرف هیز
سریع پرده رو ول کردم و در رفتم که بدو بدو اومد دنبالم با همون وضعیت دمپایی دستش بود که منو بزنه منم فقط میدوییدم
ا.ت_صبر کن ببینم کثافت منو دید میزنی؟بزنم ییاه و کبودت کنم
_عاقا بخدا نمیدونستم لختی
ا.ت_ادم یک اجازه ای میگیره یک صدایی از خودش در میاره نه که مثل هالو سرتو میندازی پرده رو میزنی کنار
داشتم همینور میدوییدم که یهو پاهام به هم گیر کردن و بومم افتادم رو زمین مخم جا به جا شد یهو همونجور ا.ت هم اومد افتاد روم و با صورت خورد تو صورت من
_ایییی صورتمممم
ا.ت_اخ مامان سرم
همونجور روم افتاده بود و ناله میکرد اصلا جو خیلی خیتی بود وقتی لخت روم بود و اونقدر بهم چسبیده بود بدنم داغ شد یک لحطه از شدت داغی داشتم اتیش میگرفتم
یهو جاهامونو عوض کردم و دستمو کنار بدنش قرار دادم و روش نیم خیز شدم
دیگه ناله نمیکرد و متعجب بهم خیره بود
نگاهم سمت لباش رفت و ناخوداگاه لبامو رو لباش گذاشتم و عمیق غرق بوسیدنش شدم...همراهیم نمیکرد و شوکه بود به خودش اومد و هولم داد
ا.ت_خیلی بیشوری فهمیدی؟خیلی
از رو زمین بلند شد و رفت پشت پرده
منم روی زمن نشسته بودم و به کارم فکر میکردم دستمو رو لبم کشیدم...لبخندی از سر رضایت زدم واقعا خیلی حال داد بعد از ۴ سال طعم لباش رو چشیدم
ا.ت ویو
کثافت بیشور هم دید میزنه همم اونجوری منو میبوسه کثافت گاووو
از عصبانیت نمیدونستم چی میگم همش با خودم بلند بلند بهش فحش میدادم
ته_یاا من میشنوم چی میگی
_خوبه کر نیستی میشنوی
ته_😐
تیشرت نیم تنه مشکی مو تنم کردم کلاهمو سرم گذاشتم دوباره موهامو هم به پشت ریختم و از اتاق زدم بیرون حتی یک کلمه هم بهش نگفتم که اونم بیاد چون اگه بهش نگاه میکردم قطعا جرش میدادم
رفتم پایین تو لابی سوکی و سوجین رو کنار هم دیدم از خوشحالی اتفاق توی اتاق کلا یادم رفت
_دختراااا
سوکی_اونییی
سوجین_واااووو دختر دلمون برات تنگ شده بود
_منممم چطورین؟
سوکی_من که خوبم تو چطوری
سوجین_منم که کلا عالی
_من از شماهم خوب ترم اخه پیش شما قراره دو هفته ای خوش بگذرونم
سوجین_شرمنده هاااا اما ما خودمون شوهر داریم ما با اوناییم
سوکی_راست میگه😂
_ینی منو تنها میزارین؟
سوجین_شرمنده اگه اونارو ول کنیم قهر میکنن
_عااااا گلبم شکست
کوک_به به ببین کی اینجاس زن خوشگلم...جیمین ببین کی اومده زن توهم اینجاست
جیمی_کوووشش زن خوشگلم.....زنمو بدین من برم
سوکی که رفت پیش جیمین سوجین هم رفتم کوک رو بغل کرد
_منم پشم💔خوبه دیگه
جیمی_چیشده خواهر زن ؟تنها موندی؟پس تهیونگ کو چرا تنهات گذاشته؟
_چرا دقیقا من بایدوقتمو بااون بگذرونم؟
ته_نمیدونم شاید چون شرایط اینجور ایجاب میکنه
_خفه شو که همینجاجرت میدم
جیمی_چیکار کردی داداشم😂............
سریع پرده رو ول کردم و در رفتم که بدو بدو اومد دنبالم با همون وضعیت دمپایی دستش بود که منو بزنه منم فقط میدوییدم
ا.ت_صبر کن ببینم کثافت منو دید میزنی؟بزنم ییاه و کبودت کنم
_عاقا بخدا نمیدونستم لختی
ا.ت_ادم یک اجازه ای میگیره یک صدایی از خودش در میاره نه که مثل هالو سرتو میندازی پرده رو میزنی کنار
داشتم همینور میدوییدم که یهو پاهام به هم گیر کردن و بومم افتادم رو زمین مخم جا به جا شد یهو همونجور ا.ت هم اومد افتاد روم و با صورت خورد تو صورت من
_ایییی صورتمممم
ا.ت_اخ مامان سرم
همونجور روم افتاده بود و ناله میکرد اصلا جو خیلی خیتی بود وقتی لخت روم بود و اونقدر بهم چسبیده بود بدنم داغ شد یک لحطه از شدت داغی داشتم اتیش میگرفتم
یهو جاهامونو عوض کردم و دستمو کنار بدنش قرار دادم و روش نیم خیز شدم
دیگه ناله نمیکرد و متعجب بهم خیره بود
نگاهم سمت لباش رفت و ناخوداگاه لبامو رو لباش گذاشتم و عمیق غرق بوسیدنش شدم...همراهیم نمیکرد و شوکه بود به خودش اومد و هولم داد
ا.ت_خیلی بیشوری فهمیدی؟خیلی
از رو زمین بلند شد و رفت پشت پرده
منم روی زمن نشسته بودم و به کارم فکر میکردم دستمو رو لبم کشیدم...لبخندی از سر رضایت زدم واقعا خیلی حال داد بعد از ۴ سال طعم لباش رو چشیدم
ا.ت ویو
کثافت بیشور هم دید میزنه همم اونجوری منو میبوسه کثافت گاووو
از عصبانیت نمیدونستم چی میگم همش با خودم بلند بلند بهش فحش میدادم
ته_یاا من میشنوم چی میگی
_خوبه کر نیستی میشنوی
ته_😐
تیشرت نیم تنه مشکی مو تنم کردم کلاهمو سرم گذاشتم دوباره موهامو هم به پشت ریختم و از اتاق زدم بیرون حتی یک کلمه هم بهش نگفتم که اونم بیاد چون اگه بهش نگاه میکردم قطعا جرش میدادم
رفتم پایین تو لابی سوکی و سوجین رو کنار هم دیدم از خوشحالی اتفاق توی اتاق کلا یادم رفت
_دختراااا
سوکی_اونییی
سوجین_واااووو دختر دلمون برات تنگ شده بود
_منممم چطورین؟
سوکی_من که خوبم تو چطوری
سوجین_منم که کلا عالی
_من از شماهم خوب ترم اخه پیش شما قراره دو هفته ای خوش بگذرونم
سوجین_شرمنده هاااا اما ما خودمون شوهر داریم ما با اوناییم
سوکی_راست میگه😂
_ینی منو تنها میزارین؟
سوجین_شرمنده اگه اونارو ول کنیم قهر میکنن
_عااااا گلبم شکست
کوک_به به ببین کی اینجاس زن خوشگلم...جیمین ببین کی اومده زن توهم اینجاست
جیمی_کوووشش زن خوشگلم.....زنمو بدین من برم
سوکی که رفت پیش جیمین سوجین هم رفتم کوک رو بغل کرد
_منم پشم💔خوبه دیگه
جیمی_چیشده خواهر زن ؟تنها موندی؟پس تهیونگ کو چرا تنهات گذاشته؟
_چرا دقیقا من بایدوقتمو بااون بگذرونم؟
ته_نمیدونم شاید چون شرایط اینجور ایجاب میکنه
_خفه شو که همینجاجرت میدم
جیمی_چیکار کردی داداشم😂............
۳۵.۳k
۰۱ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.