پلیس مخفی پارت ۳برای یه عزیزی گذاشتم
ویو میا داشتم از دفترش بیرون میرفتم ، خواب بیدار شدم عین جوجه اردک داشتم راه میرفتم که رسیدم آشپزخونه داد زدم. اجوماااااااااااا(عربده)
اجوما سراسیمه اومد
اجوما. چیشده ارباب خوبید اتفاقی افتاده(ترس
+خنده خرگوشی ... نه اجوما جونم گشنم بود فقط همین
اجوما ... پسرم لازم نیست عربده بکشی
+ببخشید
اجوما توذهنش .. این الان از من عرض خواهی کرد😮😮😮😮😮😮
+اجوماااااااااا
اجوما..... باز چی شده
+پنج بار صدات کردم
اجوما .. ببخشید ببخشید حالا چی میخوری
+دلم رامن میخواد میشه بزاری 🥺🥺🥺
(بچه ها علامت اجوما@)
@قیافت رو اونشکلی نکن درست میکنم
حالا تو بورو دوش بگیر لباس عوض کن تا آماده بشه +باش
ات ویو
میا آدرس رو داد من هم تو همونجا خوابم برد (پرش به فردا صبح ساعت ۴) پاشدم تازه ویندوزم بالا اومد دیدم تو دفترم پاشدم رفتم خونه یه دوش ده دقیقه ای گرفتم لباس پوشیدم وبعد رفتم پایین من تنها بودم چون مامان بابام رو تو تصادف از دست داده بودم داشتم صبحونه درست میکردم که.....
شرط ۱۰ لایک۶ کامنت
اجوما سراسیمه اومد
اجوما. چیشده ارباب خوبید اتفاقی افتاده(ترس
+خنده خرگوشی ... نه اجوما جونم گشنم بود فقط همین
اجوما ... پسرم لازم نیست عربده بکشی
+ببخشید
اجوما توذهنش .. این الان از من عرض خواهی کرد😮😮😮😮😮😮
+اجوماااااااااا
اجوما..... باز چی شده
+پنج بار صدات کردم
اجوما .. ببخشید ببخشید حالا چی میخوری
+دلم رامن میخواد میشه بزاری 🥺🥺🥺
(بچه ها علامت اجوما@)
@قیافت رو اونشکلی نکن درست میکنم
حالا تو بورو دوش بگیر لباس عوض کن تا آماده بشه +باش
ات ویو
میا آدرس رو داد من هم تو همونجا خوابم برد (پرش به فردا صبح ساعت ۴) پاشدم تازه ویندوزم بالا اومد دیدم تو دفترم پاشدم رفتم خونه یه دوش ده دقیقه ای گرفتم لباس پوشیدم وبعد رفتم پایین من تنها بودم چون مامان بابام رو تو تصادف از دست داده بودم داشتم صبحونه درست میکردم که.....
شرط ۱۰ لایک۶ کامنت
۶.۱k
۲۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.