فیک کوک ♡رز های خونین♡ پارت ۳۰
ویو کوک
دوس ندارم گذشتمو دوباره به یاد بیارم...هم حال خودم بدتر میشه هم اون...عذاب وجدان هم میگیره تازه
گفتم: چون خودم گفتم بهت نگه
لیونسو:خب برا چییی؟ الان خوبه به این وضع افتادی
کوک:خبب...شاید میخواستم ببینم اگه اون د.دویون نباشم چجوری باهام رفتار میکنی...بعدشم اگه تو قرار باشه منو بکشی هم اشکالی نداره...چون تویی🙂🖤
اوم راستی....اگرم مُردم بدون....خیلی دوستت دارم
یدفعه دیدم چشماش پر شد
دستامو گرف
لیونسو:جونگ کوک بس کنن چرا داری اینجوری حرف میرنی من قرار نیس تورو از دست بدمم...مگه نگفتی همیشه مراقبمییی از این حرفا نزن خواهش میکنم
کوک:باشهه گریه نکنیا...خب گفتم که....بدونی به هرحال
لیونسو:اصا این حرفارو نزنن
کوک:اوکی....ولی خب اصا چرا گریه میکنی...خب بمیرمم مثلا چی میشه
هار هار....بریم امتحانش کنیم یکم کرم بریزیم....
لیونسو همینجوری تو چشمام با حلت عصبانیت زل زد: بمیرمم مثلا چی میشه اره؟...اگه من این حرفو بزنم تو چه حالی میشی...درک نمیکنی؟...تو برای من خیلی مهمی بعد میای جلوی من اینجوری حرف میزنی؟
کوک:خب چرا برات مهمم؟
لیونسو خودشم نمیدونست باید چه جوابی بده...تردید داشت...شایدم تردیدی نداره ولی نمیخواد بگه:خب....چون....من...من
یدفعه ماشین ایستاد...فهمیدم رسیدیم...یدفعه حرفو پیچوند:بزار برای بعد
و بلند شد که بره
ولی نزاشتم و تا بلند شد دستشو کشوندم و نشوندمش
کوک:اگه بعدی وجود نداشته باشه چی؟....اگه بمیرم حرفت نا تموم میمونه که
لیونسو:دویون...لطفا...
نذاشتم کامل حرفشو بزنه سریع گفتم:بگو...باید بگی
لیونسو:اگه بگمو بعدش.....فقط بهت وابسته میشم و حال خودم بدتر میشه
کوک:این اتفاق نمیوفته
لیونسو:پس منم نمیگم
کوک:ینی میخوای مطمئن شی که من میمیرم یا نه که بگی؟
لیونسو:بس کن دویون
کوک:این بهترین فرصته...یا میگی و تا ابد خوشحالی که حتی اگه مردم هم بهم گفتی....یا نمیگی و همیشه حسرتش به دلت میمونه
لیونسو:دوست داری چی بشنوی...اگه اون چیزی که میخواستی نبود چی
کوک:فرصت کمی داریم الان میان و منو میبرن...پس بگو
لیونسو.........
به به به به....
خب شرط ۲۰ لایک ۳۰ کامنتتتت
#فیک #کوک #فیک_کوک #رمان #آرمی #bts #fake #kook #army
دوس ندارم گذشتمو دوباره به یاد بیارم...هم حال خودم بدتر میشه هم اون...عذاب وجدان هم میگیره تازه
گفتم: چون خودم گفتم بهت نگه
لیونسو:خب برا چییی؟ الان خوبه به این وضع افتادی
کوک:خبب...شاید میخواستم ببینم اگه اون د.دویون نباشم چجوری باهام رفتار میکنی...بعدشم اگه تو قرار باشه منو بکشی هم اشکالی نداره...چون تویی🙂🖤
اوم راستی....اگرم مُردم بدون....خیلی دوستت دارم
یدفعه دیدم چشماش پر شد
دستامو گرف
لیونسو:جونگ کوک بس کنن چرا داری اینجوری حرف میرنی من قرار نیس تورو از دست بدمم...مگه نگفتی همیشه مراقبمییی از این حرفا نزن خواهش میکنم
کوک:باشهه گریه نکنیا...خب گفتم که....بدونی به هرحال
لیونسو:اصا این حرفارو نزنن
کوک:اوکی....ولی خب اصا چرا گریه میکنی...خب بمیرمم مثلا چی میشه
هار هار....بریم امتحانش کنیم یکم کرم بریزیم....
لیونسو همینجوری تو چشمام با حلت عصبانیت زل زد: بمیرمم مثلا چی میشه اره؟...اگه من این حرفو بزنم تو چه حالی میشی...درک نمیکنی؟...تو برای من خیلی مهمی بعد میای جلوی من اینجوری حرف میزنی؟
کوک:خب چرا برات مهمم؟
لیونسو خودشم نمیدونست باید چه جوابی بده...تردید داشت...شایدم تردیدی نداره ولی نمیخواد بگه:خب....چون....من...من
یدفعه ماشین ایستاد...فهمیدم رسیدیم...یدفعه حرفو پیچوند:بزار برای بعد
و بلند شد که بره
ولی نزاشتم و تا بلند شد دستشو کشوندم و نشوندمش
کوک:اگه بعدی وجود نداشته باشه چی؟....اگه بمیرم حرفت نا تموم میمونه که
لیونسو:دویون...لطفا...
نذاشتم کامل حرفشو بزنه سریع گفتم:بگو...باید بگی
لیونسو:اگه بگمو بعدش.....فقط بهت وابسته میشم و حال خودم بدتر میشه
کوک:این اتفاق نمیوفته
لیونسو:پس منم نمیگم
کوک:ینی میخوای مطمئن شی که من میمیرم یا نه که بگی؟
لیونسو:بس کن دویون
کوک:این بهترین فرصته...یا میگی و تا ابد خوشحالی که حتی اگه مردم هم بهم گفتی....یا نمیگی و همیشه حسرتش به دلت میمونه
لیونسو:دوست داری چی بشنوی...اگه اون چیزی که میخواستی نبود چی
کوک:فرصت کمی داریم الان میان و منو میبرن...پس بگو
لیونسو.........
به به به به....
خب شرط ۲۰ لایک ۳۰ کامنتتتت
#فیک #کوک #فیک_کوک #رمان #آرمی #bts #fake #kook #army
۱۸.۹k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.