فقط مال من باش پارت ۳۵

از تو بغل هم اومدیم کوک:همون از در اومدیم پریدی بهم لباسمو عوض نکردم میخوام برم حموم من:باشه برو بعد رفت حموم منم رفتم لباسمو عوض کردم لباس راحتی پوشیدم یه نیم تنه مشکی پوشیدم با شرتک لی مشکی تا رون پا پوشیدم نشستم رو مبل یهو جونگ کوک صدام زد کوک:یوناااا من:بلههههه کوک:اون حوله منو میدی یادم رفت ببرم من:باشه رفتم حولشو برداشتم بردم سمت حموم من:جونگ کوک در و باز کرد دستشو داد بیرون من:بیا کوک:مرسی بعد رفتم تو آشپز خونه حوصلم سر رفته بود از آشپزخونه رفتم تو اتاق دراز کشیدم دیدم جونگ کوک حوله رو پیچیده دورش اومد اصلا نمیدونست من اونجام (واییی اینجاش خیلی بده حوله جونگ کوک میوفته همه اجزا معلوم میشه😐😂😂😂😂😲😲😲😲😂😂) یهو چشمش افتاد به من دستشو ول کرد حولش افتاد یه جیغ کشیدم اونور شدم پتورم کشیدم رو سرم (شبی تام جری هست میره زیر پتو بعد کونشم رو هواس میلرزه😐😂😂😂🤣🤣) من:من هیچی ندیدما هیچی😐هیچی ندیدم کوک:خیله خوب تموم شد ببین منو بعد کلمو از رو سرم کشیدم عقب اونم اومد جلو صورتم خندید من:هی به چی میخندی کوک:😂😂🤣🤣خیلی کیوت رفتی زیر پتو من:خوشت میاد حرص بدی کوک:آره من:مگه آزار داری کوک:آره من:چرااااا گناهم چیه کوک:چون وقتی حرص میخوری خیلی خوشگل میشی وحشیم که میشه دیگه هیچ بعد از زیر پتو اومدم بیرون من:موهات خیسه بیا خشکش کنم نمیخوام سرما بخوری کوک:نگرانمی من:نباید باشم دوست ندارم عشقم سرما بخوره کوک:قربونت برم بعد بردمش جلو آیینه حوله رو رو سرش کشیدم بعد سشوآرو برداشتم کشیدم رو سرش موهاشو خشک کردم سوشوآرو خاموش کردم بعد شونه کردم یکم حالت دارش کردم تو چشمام نگاه میکرد و لبام موهاشو شونه کردم یهو دستمو گرفت از بالا و آورد پایین من:چیه کوک:مشکلیه دارم عشقمو نگاه میکنم من:زیاد نگاه نکن کور میشیا کوک:من همینجوریشم انقدر خوشگلی کور شدم و فقط چشمم تو رو میبینه کورم کور بعد خندیدم کوک:چرا انقدر خندهات شیرینه من:از مال تو که شیرین تر نیست مال تو شیرین تر کوک:مال تو باربیه من:باربی کوک:اوهوم من:چیم باربیه کوک:همچین هیکلت چشمات لبات دماغت گونه هات پاهات (عه الان میرم خودمو باربی میکنم😐😂😂😂😂یعنی چی😂🚶‍♀️🚶‍♀️🏃‍♂️🏃‍♀️هعییییی نشسته ام به در نگاه میکنم دری که آه میکشد هیچی دیگه باربیم نشدیم😐😂😂🤣🤣ولی من خاله هام بهم میگن هیکل فقط هیکل گائول😐😂😂🤣😎😂) من:چشمات باربی میبینه کوک:بخاطر همینه میگم کسی حق نداره به باربی من نگاه کنه یا دستش بزنه تو صاحب داری صاحبتم منم🙂 من:🙂😂 کوک:😂خیله خوب بریم بیرون من:بریم بعد دستمو گرفت کوک:یونا من:جونم کوک:برام شیرموز درست کن من:اوخخ باشه درست میکنم فقط باید ببینم موز هست یانه