وقتی عضو هشتمی 𝕡𝕒𝕣𝕥 ❶
ویو ا/ت:
سلام من کیم ا/ت هستم
بیگ هیت تصمیم گرفت تا من عضو هشتمه بی تی اس شم
رفتم [🧖♀️] امدم بیرون موهامو خشک کردم
میکاپ هات کردم و حرکت کردم سمت کمپانی بیگ هیت
⊱ ────── {.⋅ ♫ ⋅.} ───── ⊰
ویو کوک:
سلام من جئون جنگوک هستم
عضو بی تی اس
امروز قرار بود یه نفر دیگه به گروه اضافه شه
کیم ا/ت
داشتیم تمرین می کردیم که دیدیم
عضو هشتم امد داخل
خیلی کیوت و بامزه بود
روش کراش زدم
امد و شروع کرد با ما تمرین کردن
وقتی تمرین تموم شد رفتیم استراحت
⊱ ────── {.⋅ ♫ ⋅.} ───── ⊰
ویو ا/ت:
وقتی رسیدم کمپانی دیدم 7 تا پصر دارن تمرین میکنن
رفتم و با تک تک شون اشنا شدم
شروع کردیم به تمرین کردن
وقتی تموم شد رفتیم استراحت
داشتم به یکی از عضو ها به اسم
کیم تهیونگ حرف میزدم ک دیدم جئون جانگوک هم امد
⊱ ────── {.⋅ ♫ ⋅.} ───── ⊰
ویو کوک:
وقتی دیدم ا/ت داره با ته حرف میزنه
نمیدونم چرا یکم حسودیم شد
رفتم سمتشون و نشستم باهاشون حرف میزدم
فردا کنسرت داشتیم خیلی استرس داشتیم هر 8 تامون
⊱ ────── {.⋅ ♫ ⋅.} ───── ⊰
ویو ته:
عضو هشتم گروه کیم ا/ت خیلی کیوت بود
ازش خوشم امد و عین خاهر کوچولوم بود
باهم حرف میزدیم ک کوک با کیوت ترین حالت امد سمتمون و نشست پیشمون
دیگه تمرین تموم شده بود و همه باید میرفتیم خونه هامون
دیدم کوک امد سمتم دستم رو گرفت
کوک. تهیونگ
ته. جونم
کوک. من از ا/ت خوشم امده
ته. واقعا؟
کوک. اهوم
ته. بهش بگو
کوک. نه فعلا
ته. باشه
⊱ ────── {.⋅ ♫ ⋅.} ───── ⊰
ویو ا/ت:
حرکت کردم سمت عمارت وقتی رسیدم....
.
.
.
.
.
.
✩.・*:。≻───── ⋆♡⋆ ─────.•*:。✩
خماری😎
شرط:600 تایی شیمممم
سلام من کیم ا/ت هستم
بیگ هیت تصمیم گرفت تا من عضو هشتمه بی تی اس شم
رفتم [🧖♀️] امدم بیرون موهامو خشک کردم
میکاپ هات کردم و حرکت کردم سمت کمپانی بیگ هیت
⊱ ────── {.⋅ ♫ ⋅.} ───── ⊰
ویو کوک:
سلام من جئون جنگوک هستم
عضو بی تی اس
امروز قرار بود یه نفر دیگه به گروه اضافه شه
کیم ا/ت
داشتیم تمرین می کردیم که دیدیم
عضو هشتم امد داخل
خیلی کیوت و بامزه بود
روش کراش زدم
امد و شروع کرد با ما تمرین کردن
وقتی تمرین تموم شد رفتیم استراحت
⊱ ────── {.⋅ ♫ ⋅.} ───── ⊰
ویو ا/ت:
وقتی رسیدم کمپانی دیدم 7 تا پصر دارن تمرین میکنن
رفتم و با تک تک شون اشنا شدم
شروع کردیم به تمرین کردن
وقتی تموم شد رفتیم استراحت
داشتم به یکی از عضو ها به اسم
کیم تهیونگ حرف میزدم ک دیدم جئون جانگوک هم امد
⊱ ────── {.⋅ ♫ ⋅.} ───── ⊰
ویو کوک:
وقتی دیدم ا/ت داره با ته حرف میزنه
نمیدونم چرا یکم حسودیم شد
رفتم سمتشون و نشستم باهاشون حرف میزدم
فردا کنسرت داشتیم خیلی استرس داشتیم هر 8 تامون
⊱ ────── {.⋅ ♫ ⋅.} ───── ⊰
ویو ته:
عضو هشتم گروه کیم ا/ت خیلی کیوت بود
ازش خوشم امد و عین خاهر کوچولوم بود
باهم حرف میزدیم ک کوک با کیوت ترین حالت امد سمتمون و نشست پیشمون
دیگه تمرین تموم شده بود و همه باید میرفتیم خونه هامون
دیدم کوک امد سمتم دستم رو گرفت
کوک. تهیونگ
ته. جونم
کوک. من از ا/ت خوشم امده
ته. واقعا؟
کوک. اهوم
ته. بهش بگو
کوک. نه فعلا
ته. باشه
⊱ ────── {.⋅ ♫ ⋅.} ───── ⊰
ویو ا/ت:
حرکت کردم سمت عمارت وقتی رسیدم....
.
.
.
.
.
.
✩.・*:。≻───── ⋆♡⋆ ─────.•*:。✩
خماری😎
شرط:600 تایی شیمممم
۳۴.۶k
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.